شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-|| امیر حاجرضایی کارشناس فوتبال گفت: در حال حاضر اکثر نشریات ما درهمه حوزهها، از صفحات خود کاسته و قیمت خود را افزایش دادهاند. صفحات نیز سیاه و سفید شدهاند. یعنی دائماً در تلاشند که این پیکره را بتراشند و یک جسم لاغر ارائه دهند. همه اینها تدابیریست که به دلیل گرانی بیش از حد و برای ادامه حیات به کارمیبرند. نتیجه این تغییر آن است که من مخاطب بیشتر پول میدهم و کمتر دریافت میکنم. لازم است که تدبیری اندیشیده شود و دولتها باید برای مسائل فرهنگی سوبسید دهند. چراکه یک جامعه زمانی میتواند ترقی کند که در جهت فرهنگی رشد کند. وقتی حمایتی نباشد، همه اینها به سمت حذف تدریجی خواهند رفت.
نشست «ژورنالیسم ورزشی در ایران» با هدف ارائه و نقد گزارش پژوهش انجامشده در پژوهشکده فرهنگ پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با حضور امیر حاج رضایی (کارشناس فوتبال)، پژمان راهبر (سردبیر وبسایت ورزش سه)، محمد هدایتی (محقق اجتماعی و مجری پژوهش) و با دبیری مصطفی اسدزاده (پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) چهارشنبه 25 تیر 99 به صورت مجازی برگزار شد.
در بخش اول این برنامه محمد هدایتی با بیان اینکه یک خلأ معرفتی اساسی در مورد ژورنالیسم ورزشی وجود دارد، این خلأ را راهنمای مسیر پژوهش انجام شده دانست و گفت: باید این مطالعه را یک مطالعه ابتدایی از ژورنالیسم ورزشی بدانیم که میخواهد یک تصویر کلی از ورزش ما ارائه دهد. این کار مقداری صبغه جامعهشناسی نیز دارد و تلاش میکند تکوین و سیر ژورنالیسم ورزشی را در رابطه با ساختار سیاسی و اجتماعی ارائه دهد. متأسفانه درمورد نسل اول و دوم ژورنالیسم ورزشی اطلاعات خیلی کم بود لذا دهه ۵۰ را دهه شروع ژورنالیسم ورزشی در مطالعاتمان قرار دادیم. ما در این مطالعه سعی کردیم مسأله اقبال به فوتبال و ورزش و متعاقب آن گسترش ژورنالیسم ورزشی را در نسبت با تحولات سیاسی اجتماعی دهه ۵۰ بهخصوص ایده نوسازی و پیشرفت در رژیم سیاسی بررسی کنیم. این پژوهش همچنین درمورد نقش روزنامهنگاری ورزشی در شکلگیری یک هویت اجتماعی جدید نیز به مطالعه میپردازد، هویتی که از طریق الگوهای فوتبالی، الگوهای جدیدی را برای فرد ایرانی تعریف کرد.
این محقق اجتماعی با مروری بر سیر ژورنالیسم ورزشی طی دهههای بعدی افزود: ژورنالیسم در دهه ۶۰ به لحاظ فرمی و محتوایی تغییرات آشکاری نسبت به دهه قبل دارد. اتفاق مهم در این دهه، تأسیس روزنامه ابرار بود که صفحه ثابتی را به بخش ورزشی اختصاص دادد. در دهه ۷۰ نوع نگاه به قدرت و ورزش تغییر میکند. ورود یک نسل از سیاسیون و بوروکراتها به بدنه ورزشی از جمله کسانی مانند آقای محلوجی و آقای عابدینی که مدیریت باشگاه استقلال را بر عهده میگیرند، ازجمله این تغییرات است. همچنین در این دهه تحولاتی در تلویزیون رخ میدهد که ازجمله آنها، پخش زنده بازیهاست که اهمیت پیدا میکند. در این مطالعه به سالهای دهه ۸۰ و تغییرات آن نیز اشاره کردیم. در این دهه کمی از روزنامههای سیاسی و نیز نقش روزنامهها و تماشاگران که چه تغییراتی به لحاظ فرمی ایجاد کردند، گفتیم. در این دهه استاندارد عکاسی و گرافیک در ژورنالیسم ورزشی ارتقا پیدا کرد. در این سالها روزنامههای سیاسی هم صفحات ثابت ورزشی تشکیل دادند مثل روزنامه همشهری که تأثیرگذاری مهمی در بحث ژورنالیسم ورزشی به جای گذاشت.
در ادامه پژمان راهبر درباره اهداف اولیه اصحاب رسانههای ورزشی و غیرورزشی از انتشار روزنامهها گفت: در انتشار رسانههای ورزشی و غیرورزشی بهویژه بخش خصوصی افرادی آمدند و سرمایهگذاری مالی انجام دادند به این امید که به یک سود مالی برسند و یا اینکه افرادی بودند که علاقهای به حوزه ورزش داشتند و با نیت صحبت کردن در این زمینه وارد این عرصه شدند. امروز میتوان گفت روزنامههای ورزشی دوران احتضار خود را میگذرانند آن هم نه صرفاً به خاطر محتوا بلکه به دلیل سیستم قدیمی تولید و توزیع در ایران.
سردبیر وبسایت ورزش۳ زمان حال را متفاوت از دوره فعالیت خود دانست و با بیان اینکه در آن زمان روزنامهها میزبان فعالیت بودند، درمورد نشریات الکترونیکی اذعان کرد: اولین وبسایتی که بهطور ویژه به فوتبال پرداخت، وبسایت گل بود که در ایران نمایندگی آن را ایجاد کردند و من سردبیر آن بودم و نزدیک ۴ سال فعالیت کردم. این وبسایت به فعالیت خود ادامه داد تا زمانیکه تحریمها خیلی جدی شد و شرکت آن این وبسایت را در ایران تعطیل کرد. سایت ورزش ۳ نیز، اعلام نتایج میکرد و نزدیک ۵ سال است که این سایت، به عنوان پربازدیدترین شناخته شده است. در این مدت رسانههای دیگری نیز رشد کردند، هم بخشهای ورزشی خبرگزاریهای قدیمی مثل ایسنا، ایرنا، خبرگزاری مهر فعال شدند و هم وبسایتهای طرفداری، نود (که تعطیل شد)، isport و چند سایت دیگر. در حال حاضر شبکههای اجتماعی در حال مدیریت بخش زیادی از سایبر ژورنالیسم هستند که سمتوسوی هواداری آنها خیلی جدیست و خیلی گرم و داغ فعالیت میکنند.
راهبر در ادامه درباره بایدها و نبایدها و رعایت اصول اخلاقی و حقوقی نشر گفت: ما به سمت اضمحلال روزنامهها میرویم و این گریزناپذیراست که من فکر میکنم دلیل آن، این است که کسی دنبال قانون کپیرایت نمیرود. افراد باید این قانون را در ایران پیگیری کنند و ما باید بابت هزینهای که برای تولید آن خبر میشود، بدهکار باشیم هم به لحاظ وجدانی و هم به لحاظ قانونی. رسانهها باید جهت احقاق حقوقشان قدم بردارند چون تولید همچنان توسط خبرگزاریها انجام میشود ولی مصرف، کسب درآمد و اعضا گرفتن در کانالها توسط افرادیست که تخصصی ندارند و در فضای آشفته آب را گلآلود میکنند و درآمدهایشان را دارند. پس باید هزینه استفاده از مطالب دیگران را هم بپردازند.
امیر حاجرضایی سخنران سوم این برنامه درباره اثرات مختلف وقایع دهه ۶۰ اظهار داشت: وقتی که ما وارد دهه ۶۰ شدیم، تحولات اجتماعی و اتفاقاتی پیدرپی در جامعه ما رخ داد. پدیده شوم جنگ و فشارهای اقتصادی ناشی از آن، اثرات مختلفی روی بخشهای مختلف جامعه از جمله ژورنالیسم گذاشت. اما عدهای که عشق به وطن و علاقه به ورزش داشتند، به نوشتن ادامه دادند و ژورنالیسم ورزشی را زنده نگه داشتند اما معضلی در این میان به وجود آمد و آن حضور سیاسیون در عرصههای مختلف از جمله ورزش بود که حضورشان هنوز هم ادامه دارد.
وی با ابراز نگرانی از تغییرات پیدرپی مدیرعامل باشگاههای تهران ادامه داد: وقتی که مدیرعامل باشگاههای تهران مرتب تغییر میکند، من هیچکدام از آنها را نمیشناسم. نزدیک به ۶۵ سال از عمر خود را در فوتبال گذراندهام در حالی که شناختی از آنها ندارم و وقتی به سرعت هم در حال تغییر هستند، نشان میدهد که انتخابهای اشتباه رخ داده و ما حق داشتهایم که در دلمان نگران باشیم.
این کارشناس فوتبال درباره عمق اثرات منفی اقتصادی بر حوزه ژورنالیسم ورزشی عنوان کرد: شرایط اقتصادی و برخی دلایل دیگر باعث شد که برخی روزنامههای ما، با مشکلاتی مواجه و تغییراتی را در خود ایجاد کنند. روزنامه دنیای ورزش و جهان فوتبال تعطیل شدند. در آنجا نویسندگان جوان و تحصیلکردهای بودند که هنر و دانش داشتند و از زوایای مختلفی مینوشتند، امروز نه از آن نویسندگان خبری هست و نه از آن روزنامهها. مشکلات اقتصادی که متأسفانه به یکی از بالاترین درجات خود رسیده باعث شد که گرایش غربی مقداری پررنگتر شود. وقتی که از کنار باجه روزنامهفروشیها عبور میکنیم، تیترهایی را میبینیم که به سود فوتبال ایران نیست. من با درآمدزایی مخالف نیستم اما شرایط به گونهای شد که بخش زیادی صرفاً به سمت فروش گرایش یافتند. تیترها با عکسهایی خاص که صرفاً برای فروش آن روزنامهها تدارک دیده شدهاند. همین باعث شده که علاقه مردم به حاشیه بیشتر از متن باشد.
در حال حاضر اکثر نشریات ما درهمه حوزهها، از صفحات خود کاسته و قیمت خود را افزایش دادهاند. صفحات نیز سیاه و سفید شدهاند. یعنی دائماً در تلاشند که این پیکره را بتراشند و یک جسم لاغر ارائه دهند. همه اینها تدابیریست که به دلیل گرانی بیش از حد و برای ادامه حیات به کارمیبرند. نتیجه این تغییر آن است که من مخاطب بیشتر پول میدهم و کمتر دریافت میکنم. لازم است که تدبیری اندیشیده شود و دولتها باید برای مسائل فرهنگی سوبسید دهند. چراکه یک جامعه زمانی میتواند ترقی کند که در جهت فرهنگی رشد کند. وقتی حمایتی نباشد، همه اینها به سمت حذف تدریجی خواهند رفت.
گزارش از: فریبا رضایی
منبع: www.ricac.ac.ir
|