شبکه اطاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- محمد دشتی در چهلمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات و در یکی از مطالب پرونده « لباس به مثابه یک رسانه!» پس از شرح مفصل سفر و یافتههای خود به 3 استان کهگیلویه وبویراحمد، خراسان شمالی و کردستان به تشریح عوامل مؤثر در شکلگیری پوشش زنان ایرانی پرداخته و مشخصات و فرم و شکل پوشاک بانوان ایرانی را تشریح کرده است:
پوشاک زنان کرد
پوشاک زنان کرد از سربند، زیرپوش، پیراهن، نیمتنه، قبا، روپوش و شلوار تشکیل شده است. پوشش سر زنان کرد کرمانشاهى پرپشت و از چندین دستمال بزرگ ریشهدار تشکیل شده است. این دستمالها را معمولاً بر دور کلاهکى که گاه شبیه عرقچین است، مىپیچند. کلاهک ممکن است چند ترک یا بدون ترک و ساده باشد.
لباس آنان نیز شامل زیرپوش یا زیرپیراهنی بلند قد با آستین ساده و مچدار و پیراهن بلند گشاد، جلیقه که تنپوشی بىآستین و با قد کوتاه و تا کمر است، نیمتنه که مانند جلیقه کوتاه است و سراسر کنارههاى آن داراى نوارهاى الوان و یراق است، قباى بلند، شلوار و روپوش که چادری از پارچه ابریشمى مشکی است و در پیش روى سینه گره مىزنند، است و پاپوش سنتى آنان همان کفش دستباف رنگین است که به گیوه معروف است.
پوشاک زنان خراسان
لباس سنتی زنان خراسان شامل پیراهن زنانه معمولاً از پارچههای گلدار نازک دوخته میشد و آن را روی زیر جامه میپوشیدند. پیراهن که تا روی سرین را میپوشاند معمولاً با شلوار پوشیده میشود. پیراهنهای زنان روستایی و کارگران معمولاً کرباسی و گشاد بود و پیش از آنکه جورابهای ماشینی به بازار آید جوراب را خود زنان و دختران با میل میبافتند که نخی، پشمی یا کرکی بود که رنگهای متفاوت داشت و بالاپوش معروف که زنان آن را روی سر میاندازند و از فرق سر تا پشت را میپوشانند. چادر عبایی از دو قسمت تشکیل میشود: پایینتنه آن مانند دامن بلندی است که با بندی به کمر بسته میشود و بالاتنه آن را روی سر میاندازند، بدان سان که سر و بالا تنه را میپوشانید.
پوشاک زنان گیلان
پوشاک بانوان گیلک داراى تنوع و جلوه خاصى است. از بین آنها پوشاک زنان قاسمآباد، شاخصترین پوشاک از لحاظ تنوع و سلیقه در منطقه است. چارقد زنان این منطقه، تزئیناتى از نوارهاى الوان در قسمت جلو دارد و از پارچه مشکى تهیه مىشود و با شیوه خاصى به سر زنان بسته مىشود.
شلوار زنان گیلان بلند و چیندار است. چادر بانوان گیلانى بسیار جالب است. پارچه این چادرها را خود زنان این منطقه مىبافند. جنس چادر معمولاً از نخ پنبه و ابریشم است که با نقوش بومى با طرحهاى بسیار زیبا بافته شده است. کلاه خانمهاى کوهپایه کوهستان مانند کلاه زنان کرد عرقچین است و اغلب از پارچههاى سوزندوزى تهیه مىشود.
پوشاک زنان مازندران
پوشاک زنان مازندران شامل سربند که به شکل سهگوش و سفید تهیه مىشود، روسرى، پارچهاى است چهارگوش و معمولاً به رنگ سفید که آن را به صورت دولا بر سر مىگذارند و دو طرف آن را در زیر گلو سنجاق مىزنند یا با منجوق زیوردار، بند مىکنند، پیراهن با آستین بلند، جلیقه، شلیته کوتاه و پرچین، شلوار ساده، جوراب پشمى، کفش و چادر است.
پوشاک زنان آذربایجان شرقى
پوشاک زنان این دیار شامل سربند، روسری، پیراهنهایی شبیه زنان بختیارى و زیرپوش آنها مانند پیراهن بانوان کرد است، جلیقه ساده و سکهدوزی شده، شلوار ساده و بلند و کفش است.
پوشاک زنان بختیارى
بختیاریها در لرستان زندگى مىکنند، بنابراین تحت تأثیر آداب و رسوم لرى هستند و پوشاکشان به لرى نزدیکتر و شبیهتر است. چادر بانوان بختیارى مشخصکننده پوشاک زنان بختیارى است که از جنس پارچه تورى و گاه مزین به تارها و نقشها و حاشیههاى زرین است. حاشیه و کنارههاى چادر زنان بختیارى اغلب به وسیله زر و زیور و سکههاى مختلف تزیین مىشود. پوشش زن بختیارى آمیختهاى از پوشاک همسایگان خود به ویژه اصفهانیهاست.
نوع ترکیب رنگها و شکل هندسی مردمان سرزمین چهارمحال و بختیاری برگفته و الهامگرفته از طبیعت است و این نوع لباس آینهای بر باور اعتقادی، صنعت و هنر آنهاست و علاوه بر خوداتکایی اقتصادی و تولید آفرینش هنر و صنایع دستی است.
پوشاک زنان قشقایى
پوشاک قشقایىها مشخص، متنوع و مختص قشقایىها است. این نوع از پوشاک بسیار موقر، باشکوه و مجلل است. پوشش زنان قشقایى مانند پوشاک بختیارىها رنگین، بانشاط و ساده و شامل کلاهکی نظیر کلاهک زنان بختیارى، روسرى که پارچهاى سهگوش و لچکى بزرگ است. این نوع از پوشش همچنین شامل پیراهنی داراى دامن بلند، نیمتنه نواردوزى شده، شلوار گلدار و پاپوش است.
پوشاک زنان بلوچ
مردم سختکوش این سامان در قبایل بسیاری پراکنده هستند. هنر سوزندوزى زنان این خطه بىنظیر است. پوشاک عمده زنان بلوچ از سربند که از پارچه یا مخمل تهیه مىشود و کلاهکى شبیه نیمتاج روى آن قرار مىگیرد، پیراهن که غالباً در قسمت سینه و سر دست سوزندوزى بسیار زیبایى مىشوند، شلواری با دم پای تنگ و سوزندوزی شده، قبایی به شکل راسته و ساده با آستینهاى بلند و یقه گرد و در روى همه پوشاک خود چادر تشکیل مىشود.
پوشاک زنان ترکمن
ایلهاى ترکمنى عموماً پوشاک تزیین شده و زیبایى دارند. این پوشاک از لحاظ برش ساده اما چشمگیر است. زنان ترکمن عموماً هنر قالىبافى داشته و مهارت خاصى در زمینه هنرهاى قالىبافى و سوزندوزى دارند. پوشاک این زنان هنرمند از کلاهی به شکل استوانه و نسبتاً بلند که روى آن را اغلب از پارچه ساده و ابریشمى به رنگ قرمز با دنباله چیندار و بلند مىپوشانند، پیراهن با برشى ساده، شلواری که دمپاى آن از قسمت مچ تنگتر است و قباى سوزندوزىشده بلند، روسرى ابریشمى بزرگ، جوراب پشمى و کفش تشکیل یافته است.
پوشاک زنان خوزستان
امروزه مردم این سرزمین از پوشاک معمولى استفاده کرده و از خود پوشاک مشخصى ندارند. پوشاک روستاییان و ایلهاى این ناحیه مخلوطى از پوشاک کردها، لرها، بندریها و اعراب مجاور است. زنان خوزستان به دلیل گرماى زیاد این منطقه از پوشاک معمول مردم و از یک پیراهن بلند و گشاد و شلوار و سربند محلى استفاده مىکنند.
پوشاک ساحلنشینان
پوشاک ساحلنشینان جنوب کشور به پوشاک بندرى مشهورند. پوشاک ساکنین این منطقه غالباً دستخوش سلیقههاى مختلف بوده است. زنان بندرى در جنوب ایران داراى پوشاک سبکوزن و چادر تورى سیاه هستند. پوشاک زنان بندرى از 7 یا 8 تکه لباس تشکیل شده که شامل سربند که پارچهاى است سه گوش آستردار در رنگهاى مختلف که بر سر مىنهند، روسرى از تورى و به شکل مستطیل از رنگهاى مشکى و بنفش ساده یا داراى گلهاى زرکوب که در زیر سربند روى سر گذارده مىشود، پیراهن ساده و راحت تا حوالی زانو با آستنیهای فراخ و راسته، شلوار با دم پای تنگ، کفش از نوع صندل که تسمه این کفشها در لاى انگشتان قرار مىگیرد، چادرهاى تورى، روشن، گلدار و یا تیره زیوردار و نقاب از جنس پارچه مشکى یا چرمى ظریف به شکل نیمدایره و به اندازه پهناى صورت است.
عقبنشینی رنگها و طرحها از شهرها به دامنه طبیعت!
خلاصه کلام آنکه رنگ و طرحهای پدید آمده در زمینه اجتماعی جامعه ایرانی که همانند طبیعت چهارفصل آن در گوناگونی و تنوع بینظیر هستند، حالا از دامنه پرهیاهوی شهرها به پیچ و خم قبایل و عشایر ایران پا پس کشیده است. دیگر در کمتر مدرسهای از مدارس ایرانی حتی در مناطق بومی و عشایری ایران شاهد پوشیدن لباسهای بومی و سنتی آن منطقه هستیم. اگر چه هنوز هم اقوام اصیل و با پیشینه و فرهنگ کشورمان بهخصوص در مناطق مرزی با پوشیدن لباسهای سنتی و اصیل خود بر قومیت ایرانی و هویت تاریخی خود پای میفشرند، اما رانده شدن این نوع از پوشاک به حاشیه، خطری است که هویت و پیشینه بسیاری از اقوام اصیل ایرانی را تهدید میکند. نسل امروز ما ضمن فاصله گرفتن از نشانههای تمدنی خود ازجمله پوشاک ایرانی، در معرض خطر گسستگی نسلی، بیش از چیزی که اکنون او را تهدید میکند، قرار دارد. لذا به نظر میرسد برنامهریزان و مدیران این بخش باید ضمن آسیبشناسی و شناخت تهدیدهای این حوزه زمینه بهرهگیری بیشتر از این نشانه تمدنی را به عنوان یک سنبل هویتی و عامل جذاب هنری و فرهنگی و اجتماعی مورد توجه قرار دهند.طرز اطلاع دادن خبر ناگوار به دیگران؟!
.
|