درباره شارا | تماس | جستجوی پیشرفته | پیوندها | موبایل | RSS
 خانه    تازه ها    پایگاه اخبار    پایگاه اندیشه    پایگاه کتاب    پایگاه اطلاعات    پایگاه بین الملل    پایگاه چندرسانه ای    پایگاه امکانات  
چهارشنبه، 26 اردیبهشت 1403 - 15:06   

فراخوان دومین اجلاس ملی مدیران روابط‌عمومی

  فراخوان دومین اجلاس ملی مدیران روابط‌عمومی


ادامه ادامه مطلب یک

فراخوان جذب کارشناس روابط‌عمومی در اداره‌کل کتابخانه‌های عمومی استان فارس منتشر شد

  فراخوان جذب کارشناس روابط‌عمومی در اداره‌کل کتابخانه‌های عمومی استان فارس منتشر شد


ادامه ادامه مطلب دو

برنامه‌های انجمن متخصصان روابط‌عمومی به مناسبت روز روابط‌عمومی

  برنامه‌های انجمن متخصصان روابط‌عمومی به مناسبت روز روابط‌عمومی


ادامه ادامه مطلب سه

سئو چگونه به شما کمک می‌کند تا مشتریان بیشتری پیدا کند

  سئو چگونه به شما کمک می‌کند تا مشتریان بیشتری پیدا کند


ادامه ادامه مطلب چهار

   آخرین مطالب روابط عمومی  
  پیچیدگی‌های نظام رسانه‌ای
  ایران قوی با روابط عمومی قوی
  آخرین فرصت برای ثبت‌نام در وبینار "فناوری‌های نوین و هوش مصنوعی در روابط‌عمومی"
  10 روش برای استفاده از هوش مصنوعی برای بازاریابی بیش از حد شخصی
  روابط‌عمومی از حقوق بشر تا بخش کشاورزی
  زنده یاد «بیژن ناهیدی» مدیر اسبق روابط‌عمومی سازمان دامپزشکی به دیار باقی شتافت
  فراخوان جذب کارشناس روابط‌عمومی در اداره‌کل کتابخانه‌های عمومی استان فارس منتشر شد
  «جشنواره روابط‌عمومی»؛ بزرگ‌ترین رویداد دانشگاهی کشور
  روابط‌عمومی‌ها عملکرد دستگاه‌ها را صادقانه با مردم درمیان بگذارند
  روابط‌عمومی ایدیولوژیک؛ اثرهای مثبت و منفی
ادامه آخرین مطالب روابط عمومی
- اندازه متن: + -  کد خبر: 5565صفحه نخست » گزارشسه شنبه، 9 مهر 1392 - 08:55
قدرت، جنسیت و روابط عمومی
شرلی ای. سرینی و الیزابت‌. ال. توث - بعضی از پژوهش‌ها نشان می‌دهد که جنسیت در یک سازمان نشانگر آن است که با زنان چگونه رفتار شود. در یک محیط کاری که مردان بیش از زنان در آن حضور دارند، تمایز جنسی بسیار بیشتر به چشم می‌خورد
  

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- از آن‌جا که زنان بیش از پیش جایگاه مدیران روابط عمومی را اشغال می‌کنند، توان آنان در محیط کاری و موفقیت تلاش‌های‌شان در محیطی فارغ از اذیت و آزار جنسی بر کل ساختار و فعالیت یا کار روابط عمومی تأثیر خواهد گذاشت. ما در این پژوهش از یافته‌ها و اطلاعات آماری حاصله از پژوهش 6 گروه پژوهشی استفاده کردیم تا اثرات اذیت و آزار جنسی را کشف کنیم.


آزار جنسی نه مقولة جدیدی است (بسگراو-1994) و نه به یک حوزه یا طبقه اجتماعی خاصی تعلق دارد (بورگر-1993). یک سوم زنان و یک دهم مردان که در محیط کارشان مورد آزار جنسی قرار دارند، در محیط کار روابط عمومی دیده می‌شود و پژوهشی که اخیراً توسط مدیران اجرایی زن صورت گرفت، نشان داد آزار جنسی دست‌اندرکاران زن روابط عمومی بسیار شایع است، هرچند در زمینه آزار جنسی به تازگی مطالب زیادی نوشته شده است،‌ اما این مبحث در حوزه روابط عمومی مورد بررسی قرار نگرفته است. در این مطالعه تلاش می‌شود تا این کمبود جبران شود. هدف این پژوهش بررسی رفتارهای مربوط به آزار جنسی زنان و مردان در حوزه فعالیت‌های روابط عمومی است.


مطالعه در زمینه آزار جنسی در حوزه روابط عمومی هم برای دست‌اندرکاران روابط عمومی و هم برای سازمان‌ها و مؤسساتی که در آن‌جا شاغل هستند، از اهمیت برخوردار است. دست‌اندرکاران روابط عمومی هم به خاطر این‌ که حوزه وظایف‌شان به عنوان کارشناسان حرفه‌ای و هم به خاطر ارتباط‌شان با مدیریت و ارایه خدمات مشاوره‌ای و هم به عنوان افرادی که برای ایجاد ارتباط درونی و بیرونی در زمینه مشکلات و سیاست‌های مربوط به آزار جنسی با سازمان کار می‌کنند، از ظرفیت ویژه‌ای برخوردارند که به آنان این امکان را می‌دهد که باعث آزار جنسی شوند و از سویی، خود مورد آزار جنسی قرار گیرند. وظایف کارشناسان روابط عمومی در هنگامی که در فرآیند ایجاد ارتباط درونی و بیرونی در زمینه مشکلات و سیاست‌های مربوط به آزار جنسی با سازمان کار می‌کنند، دارای اشکال متفاوتی است. از جمله گفت‌گو از جانب سازمان وقتی که با ادعای آزار جنسی در عرصه عمومی مواجه است (فیتنر پاتریک و روبین – 1995) و ایجاد ارتباطات لازم با کارکنان در زمینه سیاست‌های مربوط به آزار جنسی. موضوع مهم‌تر این است که دست‌اندرکاران روابط عمومی با کل فرهنگ سازمانی و محیط کاری که در آن کل کارکنان سازمان در روز کاری‌شان با هم در ارتباط هستند، از مشارکت مهم و مستدلی برخوردارند.


از آن‌جا که شمار زنان فعال در حوزه روابط عمومی رو به افزایش است، آنان بیش از پیش در جمع مدیران حضور خواهند یافت. توان آنان برای ایفای موفقیت‌آمیز وظایف‌شان در محیطی عاری از هرگونه آزار جنسی بر نحوه تأثیرگذاری روابط عمومی در سازمان موثر واقع خواهد شد و از سویی، بر کل ساختار و فعالیت روابط عمومی اثرات قابل توجهی را بر جای خواهد گذاشت.


در مرکز مقوله آزار جنسی، قدرت قرار دارد که عبارت از قدرت شخصی، قدرت سازمانی و قدرت دست‌اندرکار روابط عمومی در سازمان است. همان‌گونه که «هونگ.ال.ای»، «گرونیک» و «دوزیر» (1992) اشاره کرده‌اند «مقوله قدرت در مرکز اعمال نفوذ بر زنان و جلوگیری از پیشرفت آنان در سازمان‌ها قرار دارد.» همان‌گونه که «کانتر» در سال 1977 فهمید قدرت به دو علت نقش کلیدی ایفا می‌کند،‌ اول این‌که خیلی‌ها از حرص قدرت برخوردارند و دوم این‌که بعضی‌ها نیز بدون آن فاقد صلاحیت هستند. به گفته «ال.ای.گرونیگ» در سال 1992 قدرت در واقع ظرفیت یا توانی است که با آن می‌توان تأثیرگذار بود. پژوهشی که اخیراً صورت گرفت، نشان داد که با استفاده از اشکال مختلف آزار جنسی تلاش می‌شود تا زنان در جایگاه‌شان نگه داشته شوند و جایگاه آنان در سطوح پایین‌تر سازمان با تأثیرگذاری کمتری با پرداخت حقوق کمتر قرار داشته است. موضوع دیگری که در حال حاضر اتفاق افتاده است و این پژوهش آن را به تصویر خواهد کشید این است که زن‌ها به عنوان مدیر در حال ارتقاء یافتن هستند، اما این ارتقاء در جایگاه شغلی، حاشیه‌ای است. آزار جنسی یا بهتر بگوییم تبعیض جنسی، ابزاری است که با استفاده از آن، زن‌ها به یک‌سری عناوین شغلی دست می‌یابند که فاقد تأثیرگذاری است. عنوان شغلی در واقع مجوز کار سخت‌تر است، بدون این‌که به زنان این فرصت داده شود تا در جمع ائتلاف حاکم حضور یابند و در فرآیند تصمیم‌سازی مشارکت داشته باشند. اگر به زنان در محیط کار بها داده نشود و نقش‌های روابط عمومی به زنان واگذار شود در نهایت دست‌اندرکاران روابط عمومی چه زن، چه مرد اعتبار و ارزش خود را از دست خواهند داد. بنابراین این مقوله از دید زنان و تحصیل‌کرده‌های سازمانی دارای ارزش و اهمیت ویژه‌ای است.


بعضی از تحصیل‌کرده‌ها معتقدند که قبل از آن‌که آزار جنسی و تأثیرات آن را بتوان از محیط کار دور کرد، باید تحولات عمیق اجتماعی و سازمانی صورت گیرد. به گفته «هون» در سال 1995، این مشکل در واقع کم ارزش کردن زنان و کار زنان در جامعه است. «هون» راه‌حل قضایی را پیشنهاد می‌کند: «یک قانون فدرال در خصوص آزار جنسی باید تصویب شده و در آن این رفتار به روشنی تقبیح شود. همان‌گونه که این پژوهش نشان خواهد داد قانون یا سیستم قانونگذاری نوعی بانداژ است که نقش مهمی را در اداره امور و جلوگیری از تضییع حقوق در زمان حال ایفا می‌کند. سیستم قانونگذاری همان‌گونه که در این پژوهش نشان داده شده است به جهاتی باعث دور افتادن زنان از بازار کار شده و این امر برای بهبود وضعیت شغلی و ارتقاء در سازمان بسیار مهم است. اگر بخواهیم عمیق‌تر به موضوع بپردازیم سیستم قانونگذاری موافق آزار جنسی است و همان‌گونه که قبلاً تجربه کرده‌ایم به مردها این قدرت قانونی را می‌دهد تا زنان را دور از صحنه نگه دارند.


این پژوهش و نتایج کمی و کیفی بخش تضییع حقوق جنسی برنامه پژوهشی «انجمن روابط عمومی آمریکا» در سال 1995 را به نمایش می‌گذارد. این پژوهش با توصیف جنسیت آغاز و در پی آن به تشریح آنانی می‌پردازد که در معرض بیشترین آزار جنسی قرار گرفته‌اند.


تشریح جنسیت
«لاناراکو» که فهم ادراکی وی از جنسیت چارچوب این مطالعه را تشکیل می‌دهد، جنسیت را به عنوان یک «اصل سازمانی» مورد توجه قرار داد که از آن برای طبقه‌بندی و ایجاد تمایز در انسان‌ها استفاده می‌شود و به ما این امکان را می‌دهد که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کرده و با آنان در تماس باشیم. این تعریف جنسیت را به روشی که در آن ما جامعه و جهان را درک می‌کنیم، ارتباط می‌دهد و اختلاف بیولوژیکی را بین زنان و مردان به تصویر می‌کشد.


صرف نظر از جنسیت، سن، جایگاه اجتماعی یا اقتصادی هیچ‌کس از تضییع حقوق جنسی مستثنی نیست، اما این امر بین زن‌های جوان و خانم‌های مجرد بیشتر و نزد خانم‌های مسن‌تر کمتر به چشم می‌خورد. اگرچه بعضی از پژوهشگران دریافته‌اند که آنانی که در رده‌های پایین‌تر شغلی قرار دارند یا در محیط‌های غیرسنتی و تحت نفوذ و کنترل مردان کار می‌کنند با تضییع حقوق جنسی مواجه هستند، اما این مسئله تنها به موقعیت‌های یاد شده محدود نمی‌شود، زیرا با تضییع حقوق جنسی بدیهی و مشهود در حوزه روابط عمومی و سایر مشاغل به ظاهر خوب مواجه می‌شویم.


کسانی که مرتکب تضییع حقوق جنسی می‌شوند دوست دارند بیشتر مورد احترام قرار گرفته و از امنیت مالی بیشتری برخوردار باشند و سن و سال آنان بیشتر از قربانیان آنان باشد. آنان همچنین تمایل دارند برابر قربانیان خود در موضع قدرت قرار گیرند و بر آنان مسلط باشند.


سرازیری لغزنده: تشریح تضییع حقوق جنسی
شاید آن‌چه که بیش از تشریح تضییع حقوق جنسی (که از حوزه حقوقی مطرح است) دارای اهمیت است، فهم این نکته است که به راستی محدودیت‌های تضییع حقوق جنسی چیستند؟ اگرچه اکثر پرونده‌های حقوقی بر الگوی مستمر رفتار تضییع حقوق جنسی استوارند، اما بعضی از رفتارها و کلمات به عنوان رفتارهای «چک بوک»[1] شناسایی شده‌اند. اگر این رفتارها یا کلمات صورت گیرند و بیان شوند از نظر قانونی قابل پیگیری هستند و برای پرداخت خسارت وارده، خوانده یا مدعی علیه باید در دادگاه حضور یابد. محیط یک اصل کلیدی است؛ بعضی از لغات و عملکردها را می‌توان در محیطی بی‌ضرر و در محیطی دیگر، عامل تضییع حقوق جنسی یافت و همین کلمات و عملکردها ممکن است برای گروهی از افراد بی‌ضرر و برای گروهی دیگر آزاردهنده باشد و حقوق جنسی آنان را تضییع کند اما در عین حال بحث مربوط به تضییع حقوق جنسی بیش از پیش عمومیت می‌یابد و توافق کلی در حال شکل گرفتن است. جدیدترین پژوهش‌های به عمل آمده نشان می‌دهد که اکثریت زنان موردی را عامل تضییع حقوق خود می‌دانند و اکثریت مردان نیز با اندکی اختلاف با آنان توافق دارند.


برای تشریح تضییع حقوق جنسی به خطوط راهنمایی که توسط «کمیسیون برابری فرصت‌های شغلی» ارایه شده است، توجه کنید:
«پیشرفت‌های ناخوشایند جنسی، تقاضاهای مربوط به حمایت‌های جنسی و سایر رفتارهای فیزیکی یا کلامی با ماهیت جنسی وقتی با تضییع حقوق جنسی همراه است که:
1-   تن دادن به این‌گونه رفتارها به طور بی‌پرده و صریح یا در لفافه به یکی از شرایط استخدام فرد تبدیل شود.
2-    پذیرفتن یا نپذیرفتن این‌گونه رفتارها توسط فرد به پایه و اساس استخدام یا عدم استخدام شخص تبدیل شود یا
3-   این‌گونه رفتارها باعث دخالت غیرمنطقی در کار فرد شده یا زمینه تهدید، دشمنی و تعارض و مخالفت را در محیط کار فراهم آورد.»


از آن‌جا که بخش‌های حقوقی، دانشگاهی و سایر مجامع عمومی بیش از پیش درگیر موضوع تضییع حقوق جنسی هستند، خطوط راهنمایی ارایه شده توسط کمیسیون برابری فرصت استخدام به شیوه‌های مختلف مورد تفسیر قرار گرفته، به نمایش گذاشته شده یا تشریح می‌شوند. «نویل» تضییع حقوق جنسی را در یک لغت ساده بیان کرد: «بی‌میل». اما کاربرد این لغت آن‌گونه که در ابتدا به نظر می‌رسد آسان نیست. همان‌گونه که «کاکس»، «هیل» و «دوین» (1196) این مطلب را در جریان مصاحبه با زنانی که حقوق جنسی آنان تضییع شده بود، فهمیدند، محدودیت، توصیف و در نهایت کاهش تضییع حقوق جنسی در محیط کار است. آن‌چه که در ادامه می‌آید، مروری بر همین ادبیات مرتبط است.


از جنسیت به قدرت
بعضی از پژوهش‌ها نشان می‌دهد که جنسیت در یک سازمان نشانگر آن است که با زنان چگونه رفتار شود. در یک محیط کاری که مردان بیش از زنان در آن حضور دارند، تمایز جنسی بسیار بیشتر به چشم می‌خورد و نوع گفت و شنود، شوخی و تأکید بر جاذبه‌های جنسی متفاوت است و زمانی که در این محیط‌ها کار می‌کنند انتظار می‌رود که با تصاویری که از مردان در خصوص جنسیت وجود دارد، همراه باشند و در نتیجه خطر تضییع حقوق جنسی بسیار بیشتر است. «شیلینگ» و «فورد» در سال 1991 معتقد بودند که در سازمان‌هایی که در زمینه تعداد کارکنان زن و مرد تعادل وجود دارد تضییع حقوق جنسی کمتر است، زیرا تقاضای مردان برای آن‌که زنان به شیوه دل‌خواه آنان رفتار کنند کمتر است. «مورگنسون» پا فراتر نهاد و پیش‌بینی کرد که تضییع حقوق جنسی کاهش خواهد یافت، زیرا ورود زنان به محیط کار رو به افزایش است و تعادل بین زنان و مردان شاغل ایجاد می‌شود. اگرچه «سگراو» دریافت که هیچ دلیل بدیهی برای حمایت و دفاع از این ایده وجود ندارد و شواهد بیشتر نشان از نادرست و بی‌اعتبار بودن آن می‌دهند. «فیتنر جرالد»‌ و سایرین رفتار مستمر تضییع حقوق جنسی را که با آزار جنسی آغاز شده است، به نمایش گذاشتند که حاوی رفتارهایی چون توهین و ناسزا گفتن، خفیف و خوار کردن و یا موارد مشابه بود که این روند به سوی رفتار فریبنده و گمراه کننده (بی‌میلی، عدم تناسب و تضادها و برخورداری فیزیکی یا کلامی)، برا‌بری جنسی (تقاضای فعالیت جنسی یا رفتار مرتبط با جنسیت که با وعده پرداخت پاداش صورت می‌گیرد)، فعالیت جنسی (فعالیت جنسی یا سایر رفتارهای مرتبط با جنسیت که با تهدید به تنبیه صورت می‌گیرد) و در پایان تجاوز جنسی (تجاوز و یا تجاوز به عنف) همراه بوده‌اند. سایر پژوهشگران تلاش کرده‌اند تا تضییع حقوق جنسی را از دیدگاه‌های مختلف و متفاوت نظری تشریح کنند. به عنوان مثال، «جونز» در سال 1996 خطوط راهنما را به ملاحظات فلسفی پیوند داد. گفتار و کردار، تضییع حقوق جنسی را دربر خواهند داشت اگر:


1-   کسی که مرتکب تضییع حقوق جنسی می‌شود، در حضور همسر یا عاشق به این کار مبادرت ورزد.
2-   کسی که مرتکب تضییع حقوق جنسی می‌شود، از این‌که این اقدامات یا سخنان را در روزنامه محلی یا شبکه خبر تلویزیونی منعکس کند احساس راحتی نکند.
3-   این اقدامات یا سخنان برای فعالیت‌های تجاری ضروری نباشد. حال اگر این فعالیت‌های تجاری موضوعات پیچیده اقتصادی یا راندن یک اتوبوس باشد.


بنابراین تضییع حقوق جنسی بر پایه این تفکر را می‌توان با تدوین دقیق آن‌چه که فردی می‌خواهد انجام دهد یا بگوید حذف کرد. «هیکس» و «گلن» در سال 1996 برای پرداختن به موضوع تضییع حقوق جنسی، راه‌کاری اجتماعی فرهنگی را مورد استفاده قرار داده و با آن به عنوان پدیده‌ای ارتباطی برخورد کردند که آن را به فعالیت‌های فرهنگی و زمینه‌های اجتماعی پیوند دادند. آنان شنوده‌های «انیتا هیل» و «کلارنس توماس» را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و دو شیوه کاملاً مجزا در فرآیند تضییع حقوق جنسی یافتند که عبارتند از:
1-   اخراج و برکنار کردن افراد و بی‌توجهی آشکار و ناپیدا به حقوق افراد
2-   تسلط و کنترل بر موضوع گفت‌گو با انتخاب همیشگی موضوع گفت‌گو و خودداری از همراهی با تلاش‌های دیگر گروه‌ها برای انتخاب آن که دربرگیرنده ایجاد محیط کاری آمیخته با دشمنی و تعارض و در نتیجه تضییع حقوق جنسی است.


به همین علت توصیه آنان برای حذف تضییع حقوق جنسی تمرکز بر آموزش محیط کار در زمینه استفاده هرچه بیشتر از فعالیت‌های ارتباطی به جای رفتارهای انزواطلبانه است.
«انجمن روان‌شناسی آمریکا» تضییع حقوق جنسی را به عنوان تفسیر، رفتار یا تماس‌های فیزیکی با ماهیت جنسی که به شکل مستمر و به عمد صورت می‌گیرد که مخاطب یا دریافت کننده تمایلی به آن‌ها ندارد تعبیر می کند. «روتر» در سال 1996 با استفاده از چارچوب روان‌شناسی، آن را تحت عنوان‌ «تضییع حقوق جنسی با عبور از حد و مرز تعیین شده» نامید و عنوان کرد که هر فرد از یک مرز جنسی برخوردار است، خطی که هریک از ما پیرامون خودمان می‌کشیم که از این خط رفتارهای جنسی را بیرون فرستاده یا دریافت می‌کنیم که این رفتار جنسی ممکن است کلامی یا جور دیگر باشد. مرزهای یاد شده با توجه به شرایط هم برای جلب توجه جنسی و هم برای محدود ساختن کشش‌های جنسی مورد استفاده قرار می‌گیرند. بنابراین تضییع حقوق جنسی نوعی خشونت تکراری از سوی دیگر مرز تعیین شده است.


اگرچه مورد بیان شده نوعی توصیف منطقی است، اما «روتر» اساساً از آن برای کاهش تضییع حقوق جنسی استفاده می‌کند. او دو مطلب در این خصوص نوشت که عبارتند از: «یک راهنما برای مردان: جلوگیری از تضییع حقوق جنسی و پاسخگویی به یک شکایت» و «یک راهنما برای زنان: رعایت کردن حد و مرزها و طرح یک شکایت». او به مردان گفت تا مراقب رفتارشان باشند که به گفته وی این امر برای ارزیابی زندگی داخلی بسیار مهم است. او سپس یک بخش را به ارزیابی روان‌شناسانة زنان پراخت و مدعی شد که بسیاری از مردان به زنانی که در حوزه کنترل جنسی آن‌ها قرار دارند در مقایسه با زنانی که خارج از حوزه کنترل جنسی قرار دارند محترمانه‌تر پاسخ می‌دهند. بنابراین به گفته «روتر» زنان چون حد و مرزهای خود را نمی‌شناسند اکثراً قربانی حوادث مربوط به آزار جنسی یا تضییح حقوق جنسی هستند. 

[1] . Checkbook

   
  

اخبار مرتبط:

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
   پربیننده ترین مطالب روابط عمومی  

  روابط‌عمومی از حقوق بشر تا بخش کشاورزی


  آشنایی با الگوهای رفتاری در ارتباطات


  برداشت‌های کلیدی از یک ابزار هوش مصنوعی ویژه خبرنگاران


  ۱۰ اصل خوب گوش دادن


  روابط‌عمومی خوب یک تجارت خوب است


  روابط‌عمومی


  روابط‌عمومی ایدیولوژیک؛ اثرهای مثبت و منفی


  چگونه به عنوان یک رهبر سؤالات واقعاً قدرتمند بپرسیم


  پرورش صحیح، در گروی آموزش مناسب


  خبرنگاری توسعه


 
 
 
مقالات
گفتگو
گزارش
آموزش
جهان روابط عمومی
مدیریت
رویدادها
روابط عمومی ایران
کتابخانه
تازه های شبکه
آخرین رویدادها
فن آوری های نو
تبلیغات و بازاریابی
ایده های برتر
بادپخش صوتی
گزارش تصویری
پیشنهادهای کاربران
اخبار بانک و بیمه
نیازمندی ها
خدمات
خبرنگار افتخاری
بخش اعضا
دانلود کتاب
پیوندها
جستجوی پیشرفته
موبایل
آر اس اس
بخشنامه ها
پیشکسوتان
لوح های سپاس
پیام های تسلیت
مناسبت ها
جملات حکیمانه
پایان نامه ها
درباره شارا
تماس با ما
Shara English
Public Relation
Social Media
Marketing
Events
Mobile
Content
Iran Pr
About Us - Contact US - Search
استفاده از مطالب این سایت با درج منبع مجاز است
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شارا است
info@shara.ir
  خبر فوری: معرفی کتاب «هوش مصنوعی روابط‌عمومی در عمل» منتشر شد