شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- «کشتی در بندر ایمن است، اما کشتیها را برای بودن در بندر نساختهاند».
این جمله را ویلیام شد (William Shedd) در بیش از 150 سال پیش به زبان آورده است.
امروزه کشتیهایی که در بنادر امن نباشند در خطر غرق شدن قرار دارند. دولت در مورد اقداماتی که برای مقابله با حوادث دریایی انجام میگیرند، مجموعه قوانینی تصویب کرده است که متاسفانه بعضی شرکتهای خصوصی آنها را اجرا نمیکنند. بسیاری از سازمانهای عمومی و شرکتهای خصوصی که در زمینه صنایع دریایی فعالیت میکنند از این قوانین استقبال کردهاند.
بحرانهایی که در پی حوادث دریایی به وجود میآیند محک خوبی برای جلب اعتماد عموم به سازمانها، موسسات دولتی و شرکتهای مرتبط خواهد بود. هر چه پوشش خبری رسانهها وسیع و توجه و کنجکاوی و علاقه رهبران و مدیران محلی و ملی بیشتر باشد، به همان نسبت تمایل عمومی نیز افزایش خواهد یافت.
توانایی آگاهسازی دامنه وسیع مخاطبان درباره طبیعتِ حوادث و نتایجی که به بار میآورند، تاثیر زیادی بر کسب موفقیت خواهد داشت. ارتباطات موثر، میتواند به گروهها و سازمانهایی که به واسطه مواجهه با بحران زیان دیدهاند کمک کند تا اعتماد و حس مساعدت قوای دولتی، ناظران و عموم را به سمت خود جلب کنند. برعکس، ارتباطات ضعیف روبروشدن با موانع، صرف هزینههای بیشتر، جنجالآفرینیها و دعاوی بیپایه یا شکست را در پی خواهد داشت.
ارتباطات چه نقشی را در حوادث ایفا میکند؟ گروهها و شرکتهایی که به نوعی درگیر با بحران هستند- چه خصوصی و چه عمومی- برای بیان نظرات و اخبار خود و جلب اعتماد عموم به تواناییهای خود درباره اقدامات انجام شده در مورد حوادث، چه قدر آمادگی دارند؟ چه اقداماتی باید پیش، پس و در زمان بروز حادثه انجام داد تا بتوان با دامنه وسیع مخاطبان ارتباط موثر و مناسبی برقرار کرد؟ آن چه در پی میآید، تحلیلی در مورد ضرورت ارتباطات در حوادث دریایی است که به جنبههای عملی به کارگیری و گسترش ارتباطات موثر بحران میپردازد.
شالوده
در دنیای تجاری امروز، روزنامهها پر از اخبار و گزارش از حوادثی است که شرکتهای تجاری آمریکایی و بینالمللی، موسسات نظارتی، دولتهای ایالتی و فدرال و عموم را تحت تاثیر قرار میدهند. هدف از ارتباطات در بحرانهای مختلف، به حداقل رساندن آسیبهای وارده به واسطه فعالیتهای مسوولانه، مدیریت موثر کارمندان و تماس داشتن با سهامداران ذینفوذ و عمومی میباشد.
صنایع دریایی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. کلیه اعضای این صنعت و به طور کلی مسوولین کلیه شرکتها اجباراً باید آمادگی مقابله با بحران را داشته باشند. این مقاله مجموعهای از اقدامات صحیح، برای توسعه برنامههای ارتباطات بحران را ارایه میکند.
فعالیتهای گوناگون ارتباطی یک گروه مسوول میتواند تا مدتی پس از انجام اقدامات مربوط به کنترل بحران نیز ادامه داشته باشد. این مساله بسیار حیاتی است و مهم است که این گروهها مسوولیتهای بزرگتری را درک و خود را برای آنها آماده کند.
در صنایع دریایی برخلاف سایر زمینههای تجاری، دستورعملها و قوانین روشن و صریحی در مورد حوادث وجود دارد که باید تبعیت شوند. طرح پیشبینی حوادث ملی و قانون آلودگیهای نفتی مصوب سال 1990 به ارایه طرح جامع پاسخگویی و نظریات برجسته استراتژیک از جمله «ارتباط با عموم»، میپردازد.
نیروهای گارد ساحلی در زمینه ارتباطات، جهت انجام اقدامات سریعِ ارتباطی آموزش دیدهاند (در صورت نیاز یک مرکز اطلاعات ایجاد میکنند) و حقایق مربوط به حوادث را به عموم که مشتاق شنیدن حقایق حوادث هستند ارایه میکنند. این مساله ممکن است بدون توجه به این که آیا گروهی مسوول حضور دارد یا نه و یا این که آیا طرحی برای مقابله با بحران و تیمی آموزش دیده برای برقراری ارتباطات در اختیار دارد، اتفاق بیفتد. این آموزش، به همراه یک استراتژی کاملا منسجم و فوقالعاده تاثیرگذار جهت نشر اطلاعات –از اطلاعات عمومی گرفته تا اطلاعات مربوط به حوادث- در برنامههای گارد ساحلی برای انجام اقدامات سریع در مورد حوادث دریایی تا اندازهای جاانداخته شده است. برخلاف بعضی شرکتهای بزرگ که حتما پس از اعتراف به وقوع بحران اطلاعات ارایه میکنند، دفاتر محلیِ گارد ساحلی جهت برقراری ارتباط با رسانهها و عموم بسیار سریع وارد عمل میشوند.
چرا برقراری ارتباط؟
پیش از آن که یک سازمان بتواند به طور موثری از برنامه ارتباطات استفاده کند و آن را توسعه دهد، کسی باید ضرورت این کار را درک کند. ممکن است دیرباوران و شکاکان بگویند «چرا این همه دردسر؟»، بهترین استراتژی «سخن نگفتن» است. بگذارید گارد ساحلی به اداره امور بپردازد.
سطوح عالی مدیریت سازمانهایی که دچار بحران میشوند باید در مورد اثرات زیانبار بلند مدت و قابل سنجشی که شهرت و سرمایه آنان را تحت تاثیر قرار میدهد، برنامههای بلند مدت و کوتاه مدت داشته باشند. من تحقیقی را که در زمینه مدیریت بحران توسط دانشگاه آکسفورد تحت عنوان «تاثیر حوادث بر ارزش سهام» انجام شده بود را مطالعه کردم. هدف این تحقیق بررسی مسایل مربوط به بیمه بود اما نتایج آن به سؤالاتمان در این باره که چرا استفاده از ارتباطات در بحران ضروری است، پاسخ خواهد داد.
این تحقیق به بررسی پانزده شرکت که در دهههای 80 و 90 با بحران روبرو شده بودند، پرداخته است. شرکتهای جانسون اند جانسون اکسترا (Johnson & Johnson extra) دو بار در سالهای 1982 و 1986 با بحران روبرو شد، یونیون کارباید (Union carbide) در بوپال هند، پن امریکن (Pan AM) در مورد پرواز 103 در لاکربی (Lockerbie)، اکسون والدز (Exxon Valdez)، و پریرواتر (Pervier Water) در مورد آلودگی بنزین، از جمله شرکتهایی بودند که درباره آنها تحقیق صورت گرفت. این بررسیها وقوع بحرانهای شدیدی را در این شرکتها نشان میداد.
براساس این مطالعه، اثر منفی بحران پرارزش سهام بلافاصله پس از وقوع کاملا مشهود است، اما پس از حدود هشت درصد کاهش ارزش سهام، طی حدود 50 روز وضعیت رو به بهبود میگذارد. حجم مبادلات سهام این شرکتها بلافاصله پس از وقوع بحران بیش از چهار برابر میزان معمول ارزیابی شد.
همچنین بر اساس این مطالعه توانایی شرکتها در بهبود بخشیدن به ارزش سهام در دورههای بلند مدت بسیار متفاوت بود.
محققان به این نتیجه رسیدند که تاثیر بحران بر ارزش سهام را میتوان ناشی از دو عامل کاملا متفاوت از هم دانست: «عامل اول عبارت از اثرات مستقیم مالی بر حوادث است، به این ترتیب که این رویدادها بر آینده نقدینگی شرکتها اثر مستقیم منفی دارند.
عامل دوم دارای اهمیت بیشتری است. «دومین عامل که شامل مجموعهای از عوامل میشود، تاثیرات غیرمستقیم را به دنبال دارد. با بروز بحران و تاثیر این عوامل بر ارزش سهام، مهارتهای پنهان و تواناییهای بالقوهای که تاکنون مجال ظهور در مدیریت را پیدا نکرده بودند، آشکار میشوند».
این یافتهها برای ما میتواند بسیار مهم باشد. منظورم این است که فعالیتهای مدیریت، زمان وقوع در بحران، چنان موقعیتی در فرآیند ارزشیابی به دست آورده که این امر سرانجام میتواند به جلب مجدد اعتماد عموم به شرکت و احیای مقبولیت شرکت در بین عموم منجر شود. نویسندگان این رسانه این موضوع را بسیار زیبا بیان کردهاند: «مدیریت در زیر ذرهبین قرار دارد و فرصت اثبات تواناییهایش را دارد، اگر چنین نکند در موقعیت بسیار بدی قرار خواهد گرفت. بنابراین عوامل غیرمستقیم میتوانند اثرات مثبت یا منفی زیادی بر ارزش سهام داشته باشند.
در این جا منظور ما از واژه «ارزش» در واقع «مقبولیت قابل سنجش در بین عموم» است. وظیفه ما به عنوان مشاوران روابط عمومی این است که به شرکتهای خسارتدیده کمک کنیم تا وضعیت خود را کمی بهبود بخشند. آن چه که شرکتها در زمان بحران انجام میدهند و چگونگی انجام این فعالیتها میتواند منجر به کسب موفقیت در احیای شهرت در بین عموم و یا شکست در این کار شود.
نکته آخر این که ارتباطات در حوادث و بحرانها میتواند بر افکار عمومی موثر واقع شده و آن را به طور دلخواه شکل دهد. این که سازمان/شرکت شما چگونه در بحران به مدیریت رویدادها میپردازد، میتواند مستقیما به شاخصهای تجاریِ بحرانیِ زیر مربوط باشد:
- تغییر قیمت سهام.
- تغییر آگاهی عمومی از شرکت.
- تغییر اعتماد مصرف کنندگان از خدمات و محصولات.
- تغییر درآمد ناخالص.
- تغییر در تعداد کارمندان.
- تغییرات قاعدهمند در کل سازمان.
- افزایش یا کاهش پتانسیل اقامه دعوا و افزایش یا کاهش میزان موفقیت در آنها.
- افزایش انتقادپذیری در مورد انتقادات و موشکافیهایی که رسانهها و عموم درباره سازمان انجام میدهند.
آیا واقعا میخواهید در زمانی که مشغول کنترل حادثه دریایی هستید، منابع محدود سازمانی را در سایر زمینهها مصرف کنید؟
رهبران سیاسی و مسوولان حقوقی همیشه نیاز به اعتماد عموم و جهت کسب آن نیز احتیاج به مسوولیتپذیری و رعایت قوانین و اخلاقیات دارند. توجه به انتظارات آنان به خصوص در دوره بحران که مسوولین و مدیران در صورت نداشتن طرح و برنامه خود را مواجه با ناشناختهای- به نام رسانهها- میبینند، بسیار ضروری است.
مساله توجیهناپذیر، تجربه اندوزی در زمان بحران است. شما باید از پیش بدانید که به هنگام وقوع بحران از کدام شیوه استفاده خواهید کرد. صرف وقت جهت کسب آمادگی برای مقابله با بحران میتواند تضمینی برای مسوولین، کارمندان و به طور کلی کلیه بخشهای سازمان در این مورد باشد که از هر نظر برای رویارویی با عموم و رسانهها آمادگی کامل وجود دارد. درک اجتناب ناپذیر بودن رویارویی با بحران و توانایی کسب آمادگی برای مقابله با آن یک مسوولیت خطیر مدیریتی است که نتایج مثبتی را برای شما به همراه خواهد داشت.
درک شرایط کنونی افکار عمومی
در هنگام وقوع بحران، وضعیت موجود افکار عمومی نقش مهمی را در تعیین روش انتخابی برای برقراری ارتباطات با عموم، ایفا میکند. بگذارید به بررسی آمارهایی در زمینه شرایط افکار عمومی در زمان بحران، به خصوص آن دسته از شرایطی که بر اقدامات کنترل بحرانهای دریایی تاثیر میگذارد، بپردازیم. بدین منظور موقتا به بحرانهای مربوط به حادثه یازدهم سپتامبر، که به طور چشمگیری حساسیت مردم را در زمینه شکننده و نفوذپذیر بودن سیستم حمل و نقل ملی را بالا برد، اشاره نمیکنم.
تحقیقات نشان میدهد که حمایت عموم از مسایل زیست محیطی بسیار چشمگیر است. نیمی از آمریکاییها خود را طرفدار محیط زیست میدانند. هر چند که براساس تحقیقات، تعداد کسانی که در مورد مسایل واقعی محیط زیست اطلاعات کافی دارند، بسیار کم است. با این وجود، اکثر آمریکاییها (حدود 68 درصد) نسبت به شرکتهای تجاری اعتماد ندارند و میگویند که آنان توجه چندانی به رعایت قوانین زیست محیطی ندارند. بررسی این عوامل به هنگام برنامهریزی ارتباطات بحران اهمیت به سزایی دارد و میتواند اثرات قابل توجهی بر محیط زیست برجای بگذارد. علاوه بر اینها، آمریکاییها فعالترین مصرف کنندگان خبر در جهان هستند. بیش از نیمی از آمریکاییها همه روزه اخبار را در تلویزیون و روزنامهها استقبال میکنند، بنابراین برقراری ارتباطات موثر با رسانهها برای ارایه حقایق به مردم بسیار ضروری به نظر میرسد.
ارزش برنامهریزی
همان طور که اغلب به درستی بیان میشود: «هیچگاه ما به اما و اگرها» نمیاندیشیم مگر هنگامی که با بحران مواجه میشویم.
همانگونه که قبلا نیز بیان شد، هدف ارتباطات در زمان بحران، به حداقل رساندن تنزل شهرت و محبوبیت سازمان از طریق انجام فعالیتهای مسوولانه، اداره و مدیریت موثر کارمندان و سرانجام برقراری ارتباطات با سهامداران عمده و عمومی است.
یک فرایند جامع ارتباطی شامل برنامهریزی، آمادهسازی، ایجاد و تقویت روابط، تمرین و سرانجام تجزیه و تحلیل رویدادهای گذشته است.
اکثر خبرنگاران برای تحت پوشش قراردادن بحرانها برنامه مشخصی ندارند. هرچند که واکنش آنان در برابر حوادث و مطالعاتشان ممکن است از پیش قابل پیش بینی باشد. برنامهریزی برای پاسخ گویی به این مطالبات میتواند موقعیت سازمان را تا حد حقمدار بودن ارتقا دهد. با وجود این که رسانهها تنها گروه مرتبط با بحرانها نیستند، اما درک نقش و چگونگی اقناع سازی آنان به سازمانها کمک میکند تا بدین واسطه ارتباطات خوبی با مخاطبان خود برقرار کنند.
بهکارگیری توسعه و تقویت طرح مقابله با بحران
این که چهقدر نزد گروههای مرتبط با بحران-که شامل مدیران و کارمندان عالیرتبه تا دونپایه، ادارات زیست محیطی و نظارتی رسانهها و سرانجام عموم هستند- ارزش داشته باشید- بستگی به این دارد که چهقدر برای مقابله با بحرانها آمادگی دارید.
یک طرح ارتباطات بحران باید ویژگیهای ذیل را دارا باشد:
· تجهیزات، روشها، نیروی انسانی و کانالهای برقراری ارتباطات موثر را معرفی و تعیین کند.
· گروه مبارزه با بحران را معرفی کند: هسته مرکزی مسوولان و مدیران ارشد را معرفی کند. میتوان به شیوههای بسیار ساده نیز به معرفی آنان پرداخت مثلا میتوان کارتی به ابعاد کیف پول تهیه کرد و در آن شماره تلفن و یا یک سیستم پیچیده ارایه داد تا در موقع بروز بحران، شب، روز، حتی در دقایق نخستین شروع حادثه برقراری تماس امکانپذیر باشد.
· به طور صریح و روشن، اهداف ارتباطات و تجارت را مشخص کند. زیرا معمولا در شلوغی بحران هر کسی دست به کاری که به نظرش صحیح میرسد، میزند.
· مخاطبان و بهترین شیوه ارتباط برقرار کردن با آنها را مشخص کند. این میتواند شامل هر چیزی از مخاطبان از جلسات شورای شهر تا ایجاد یک وب سایت به همراه عکس، بیانیه مطبوعاتی و شمارههای تماس باشد.
· اقداماتی که باید جهت برطرف کردن اهداف ارتباطی و تجاری انجام شوند و جدول زمانی آنها را معرفی و ارایه کند.
· آستانه بحران (زمانی که حادثه اثرات زیانباری برجای میگذارد و نیاز به استفاده از طرحهای ارتباطات بحران احساس میشود) را تعریف و مشخص کند. این مهمترین بخش یک طرح است. اگر محدودیتها و آستانه بحران مشخص باشد بهترین بهره را میتوان از طرح گرفت. در طرح ارتباطی، وظیفه گروه کنترل بحران باید جزءبهجزء مشخص باشد و طرح باید بلافاصله پس از وقوع بحران به اجرا درآید.
· من و همکارانم در شرکت هیل و نولتون به شرکتها کمک میکنیم تا با طرحهای ارتباطات بحران آشنا شوند و آنها را به کار بگیرند. در بهترین وضعیت، تمرینهایی نیز ارایه میکنیم تا آنان آمادگی کسب کنند و در سازمانشان حس اعتماد به وجود آید.
زمان استفاده از توسعه طرح، مرحله مهمی برای ایجاد روابط با اشخاص ذینفوذ و تاثیرگذار است. برای مثال، شاید شما مسوول مقابله با بحران در ناحیه یا منطقهای شدهاید اما مسوولین رده بالای آن منطقه را نمیشناسید. ملاقات و رابطه برقرار کردن با آنان میتواند بسیار سودمند باشد.
نتیجه دیگر آن که، معرفی قواعد یا اصولی که ستون بنای طرح ارتباطات بحران را تشکیل میدهند باید چنان جامع باشد که در آن تصمیم گیرندگان و مقابله کنندگان با بحران جایگاه ویژهای داشته باشند.
قواعدی به عنوان نمونه در پی میآید:
· همیشه حقیقت را خواهیم گفت.
· میکوشیم تا از طریق تصمیم گیری بر پایه ارزشهای شرکت، اعتماد تمام گروههای مرتبط را جلب و حفظ کنیم.
· تنها به حقایق خواهیم پرداخت و سعی خواهیم کرد منبع قابل اطمینانی برای تمام مخاطبان باشیم.
· به نظر ما اخبار ناخوشایند تنها با گذشت زمان ناخوشایندتر خواهند شد، ما اطلاعات را شرافتمندانه جست و جو خواهیم کرد.
· یک و در صورت نیاز دو نفر را به عنوان سخنگو معرفی میکنیم تا با دامنه وسیع مخاطبان به گفت و گو نشسته و پیامرسانی کند.
· ارتباطات درون و برون سازمانی برقرار خواهیم کرد.
· به هیچوجه وارد نبردهای کثیف جناحی و باندبازی نخواهیم شد.
· بهترین افراد را به کار خواهیم گرفت.
ممکن است هنگامی از یک طرح ارتباطی استفاده شود که مدتها از زمان آغاز بحران گذشته باشد. با این که در این حالت، خسارت زیادی را متحمل خواهیم شد اما هنوز جای امیدواری برای مقابله جدی با خسارات و جلوگیری از ضررهای بعدی وجود دارد.
وقتی رسانهها و عموم به دنبال فرد یا چیزی میگردند تا به خاطر وقوع بحران او را مورد سرزنش قرار دهند، سازمانها میتوانند با ارایه راهحلهای مناسب موقعیت خود را ارتقا و تحکیم بخشند، بدون آن که مورد بازجویی و اعتراض قرار نگیرند.
در این میان پیامی که میدهید نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. قسمتهای مهم پیام در طرحی که برای ارتباطات بحران تنظیم میکنید، باید برجسته و تکرار شوند.
طرح شما باید به این مساله بپردازد که در هنگام بحران چگونه میتوان به جای مخالفت با رسانهها با آنان همکاری کرده در ذیل به چند قاعده مهم در برقراری ارتباط موثر و کارآمد با رسانهها اشاره شده است:
· بیشتر روزنامهنگاران عام هستند- به این معنا که آگاهی چندانی در مورد حوادث پیشآمده، ندارند و ترجیح میدهند که خبر مربوط به حادثه ساده باشد تا بتوان به راحتی آن را درک کرد. تعداد خبرنگارانی که در پوشش اخبار مربوط به حوادث دریایی دارای تجربه هستند بسیار کم است.
· ممکن است «خود» را در مقابل «رسانهها» بدانید. اما باید به خاطر داشته باشید که آنان در پوشش اخبار بسیار سریعتر، بهتر و کاملتر از سایر رقبای خود هستند. حرفه خبرنگاری زاییده بحران است. بنابراین کاری نکنید که در دامشان گرفتار شوید. تمایلات و مقاصد آنان در بحران، تفاوت بسیاری با تمایلات و اهداف شما دارد. شما باید این نکته را همیشه در ذهن داشته باشید.
· خبرنگاران طرحی به عنوان طرح بحران ندارند؛ در خوشبینانهترین حالت تنها میتوان گفت که آنان «شم خبری» دارند. خبرنگاران همیشه ار «مرگ خبر» در هراس هستند. میدانید که با ظهور رسانههای اینترنتی، انتشار اخبار لحظهای است.
· سؤال خبرنگاران با «چهچیزی و چهکسی» آغاز میشود، پس از آن نوبت به سؤالات مربوط به «چرا» است.
· خبرنگاران، به خصوص در زمان بحران، شکیبایی اندکی در مقابل پیچیدگیها از خود نشان میدهند و طبعاً به دنبال سادهسازی موضوعات پیچیدهای هستند که ممکن است ذهن مخاطبان را گمراه کند.
· خبرنگاران فعالیتهای یکدیگر را کنترل میکنند. بنابراین اطلاعات غلط ممکن است همواره در ذهنها بماند.
· رسانهها همیشه در حوادث به دنبال قهرمانان و دونمایگان میگردند.
· برای پخش اخبار تلویزیونی وجود تصویر ضروری است.
· در مواقعی که حقایق هنوز چندان آشکار نشده، روزنامهنگاران ممکن است به جای حقایق حدسیات خود را عنوان کنند. وظیفه شما این است که از صحت اخبار اطمینان حاصل نمایید.
· خبرنگاران برای کسب اطلاعات و جمعآوری دیدگاهها به کارشناسان و صاحبنظران خارج از سازمانی (کارشناسانی که متعلق به سازمان شما نیستند) به راحتی اعتماد میکند. نکته جالب این جا است که همیشه در میان آنان مخالفان شما نیز حضور دارند.
· رسانهها وقتی به دنبال اطلاعات میروند که خود بخواهند؛ هیچ ضرورتی ندارد که به طور مثال وقتی یک کنفرانس خبری برگزار میکنید به سراغتان بیایند.
· خبرنگاران شب و روز سوژهها را تعقیب میکنند.
· رسانهها به منابع زیر برای انجام فعالیتهای خود محتاج هستند:
· حقایقی درباره حادثهای که اتفاق افتاده- با پرسیدن این شش سؤال: چه کسی؟ چه چیزی؟ کجا؟ چه زمانی؟ و چگونه؟
· سخنگویانی آگاه و صاحبنظر که در مصاحبه با مطبوعات بیان و ادبیات رسانهای خوبی دارند.
· دسترسی به محل بحران و افرادی که دچار بحران شدهاند (هرقدر هم که این خطرناک و سخت باشد و یا به نوعی فضولی تعبیر شود).
· خبرنگاران به دنبال فرصتی هستند تا به دیگران بفهمانند که شغل خوبی دارند- بنابراین مانند سایرین میخواهند از پرستیژ، احترام و حقوق ویژهای برخوردار باشند و البته دریافت جایزه نیز برای آنان مهم است.
سازمانها در زمان وقوع بحران، بیشتر از هر زمان دیگری مجبورند از طریق ارایه اطلاعات صحیح به حمایت و تشویق رسانهها بپردازند تا از میان خیل اطلاعات و اخبار جدید صحیحترینها را برگزینند.
رقابت روزافزونی که بین خبرنگاران برای جلب دامنه بیشتری از مخاطبان وجود دارد، بر اهمیت تحت پوشش قراردادن مشکلات، حوادث و بحرانها افزوده است. با وجودی که خبرنگاران در ارایه کلیات اخبار یکسان عمل میکنند، در عین حال بسیار علاقهمندند که در گزارشها «ردی» از خود به جای بگذارند تا به این وسیله به دیگران بفهمانند که با دیگران متفاوت هستند.
آخرین توصیهام این است که حتما از یک شرکت روابط عمومی که در زمینه ارتباطات بحران تجربه و تخصص کافی داشته باشد، استفاده کنید. شرکتهای روابط عمومی میتوانند علاوه بر ارایه خدمات اینترنتی و رسانهای- خدماتی که میتواند به شرکتهای بحرانزده کمک کند تا مشکلات را مرتفع سازند- یک سری تمرینهای آموزشی در قالب شبیهسازی موقعیتهای بحرانی به سازمانها ارایه کنند. چنین شرکتهای دارای متخصصانی هستند که اطلاعات و تجارب قابل ملاحظهای در مورد وضعیتهای بحرانی دارند.
تمرین باعث تکامل میشود
هر فعالیتی که یک سازمان انجام میدهد باید از پیش، پیشبینی شده و در زمان اجرا و پس از آن نیز ارزیابی گردد تا بتوان به بهترین راهکارها دست یافت. به عبارت دیگر، طرح ارتباطات بحران سازمان باید برای ایجاد و حفظ آمادگیِ کنترل و مقابله با بحران ارزیابی شود.
در نتیجه ارزیابی و آزمون، نقاط ضعف آشکار میشوند و این به شما کمک خواهد کرد تا به تقویت طرح خود بپردازید. حداقل سالی یک بار باید طرح را ارزیابی کنید و اطلاعات مربوط به پرسنل تحت امرتان را نیز حداقل سالی دوبار باید بازنگری و روزآمد کنید. نیروی گارد ساحلی و سایر موسسات و ادارات مربوطه این افتخار را دارند که بر چنین تمرینها و شبیهسازیهایی اصرار میورزند. امیدواریم این تمایل را در بین تمامی آمریکایی ها مشاهده کنیم.
در پایان خاطرنشان میکنم که نسبت به ایجاد، اصلاح و یا تجدید طرح ارتباطات بحران همت گمارید. خواه ناخواه شما با بحران مواجه خواهید شد و ناگزیر از استفاده از طرحی برای مقابله با بحران خواهید بود. هنگامی که حادثهای اتفاق بیفتد، با گذشت زمان تسلط بر اوضاع کمتر خواهد شد. پیش از آن که حادثهای برای شما پیش آید با یک شرکت روابط عمومی به مشاوره بنشینید تا در برنامهریزی، آمادهسازی و ارزیابی طرح کنترل بحران کمکتان کند.
هرچند وقت یکبار کارکرد طرح خود را بررسی و در صورت لزوم به اصلاح آن بپردازید. این کار به شما کمک میکند تا در سختترین شرایط بهترین کارایی را نشان دهید.
سازمانها و شرکتها زیر ذرهبین هستند؛ بنابراین میزان آمادگی آنان در بازپسگیری شهرت از دست رفته، بیانگر میزان سلامتی و قدرت آنان در آینده خواهند بود.
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|