شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- در South Africa Social Media Week 2015، ما رویکردها را در پلت فرم های دیجیتال پیش بینی نمودیم، مانند قصه گویی آنلاین، همگرایی رسانه های سنتی و رسانه های اجتماعی، روانشناسی اجتماعی و رشد این شبکه ها.

ما قطعا بسیاری از این رویکردها را در سالی که گذشت، دیدیم. در این جا پیش بینی رویکردهای برتر به منظور مراقب در سال 2016 در پلت فرم های دیجیتال و اجتماعی آورده شده است:

1. افزایش رشد میکرو ویدئو
در حالی که برندهای تجاری تلویزیون سنتی مبالغ زیادی پول را در تولید و پرواز به سمت آن چه که به آنها تضمین داده شده بود که به آن می رسند، سرمایه گذاری نمودند، آنها هیچ کنترلی بر کسانی که محتوای آن ها را مشاهده و مصرف می کردند، نداشتند. همچنان که افراد بیشتر و بیشتری به اینترنت دسترسی می کنند، پتانسیل دستیابی با استفاده از میکرو ویدئوها (به ویژه در رسانه های اجتماعی) بیشتر می شود. به علاوه این که، برندها قادر به هدف قرار دادن محتوا و نقشه خود به سمت مصرف کننده صحیح خواهند بود. بنابراین پیام برند به فرد درست در نقطه درست از لحاظ زمان و زمینه، ارائه خواهد شد. همچنین با توجه به آن که طریقه نگاه مصرف کنندگان به تبلیغات در حال تغییر است، و مصرف کنندگان PVR اکنون قادرند برنامه های خود را از قبل ضبط نموده و از روی تبلیغات آن ها عبور کنند. در واقع بسیاری از افراد برنامه های خود را فقط به این دلیل از پیش ضبط می نمایند که مجبور به مشاهده تبلیغات آن نباشند. Snapchat یکی از سریع الرشدترین پلت فرم ها در جهان می باشد، که دلیل آن توانایی خدمت به مشتریان با محتوای ویدئویی با اندازه های بسیار کوچک است.

2. فیس بوک همچنین می خواهد مالک برندهای خود باشد
در حالی که این مسئله احتمالا برای بسیاری یک راز نیست، تحولات اخیر تایید می کنند که فیس بوک می خواهد حضور آنلاین شما را به طور تمام وقت، تصاحب نماید. برندهایی که ویدئوهای خود را در "رقیب" فیس بوک یعنی یوتیوب منتشر می نمایند، سپس لینک آن را در فیس بوک منتشر می کنند، نسبت به زمانی که آنها این ویدئوها را به طور مستقیم در فیس بوک منتشر نمایند، ویدئوهایشان در یک منطقه کوچکتری از صفحه نمایش کاربران نمایش داده می شود. چرا؟ زیرا فیس بوک می خواهد اساسا ویدئوهای آپلود شده به پلت فرم خود را داشته باشد. فیس بوک همچنین خصیصه های پیرامون اخبار را افزایش داده است و همچنین به تازگی بخش یادداشت خود را به روز می نماید، بنابراین برندها می توانند مقالات شبه بلاگ خود را منتشر نمایند.

فیس بوک به برندها به خاطر انتشار محتوا به واسطه دادن قابلیت دسترسی بیشتر به آن ها در مطالب منتشره شان، پاداش می دهد. این که آیا ما معرفی مکالمات تبلیغی و یا استیکرهای تبلیغی فیس بوک را در آینده خواهیم دید یا خیر، باید منتظر بمانیم تا ببینیم.

3. اینستاگرام به یک کانال تجارت-به-مصرف کننده تکامل پیدا خواهد نمود
جای تعجب نیست، کاری که فیس بوک انجام می دهد، باید انتظار داشت که اینستاگرام نیز انجام دهد. با این همه، اینستاگرام متعلق به فیس بوک می باشد. در سال 2015، اینستاگرام قابلیتی را برای برندها به منظور تبلیغ در اینستاگرام، معرفی نمود. ما همچنین شاهد بودیم که اینستاگرام پروفایل تجاری تحت تملک خود را راه اندازی نمود،@Instagramforbusiness ، که در آن داستان های تجاری خود را به طور برجسته نشان می دادند. این پروفایل در حال حاضر بیش از 27000 فالوور (دنبال کننده) دارد. برندها در استفاده از اینستاگرام به این منظور نتایج متفاوتی به دست آوردند.

4. محتوا
محتوا در رسانه های اجتماعی بسیار تکرار شونده خواهد بود. برند ها، بازخورد بیشتری می طلبند. فیس بوک و توییتر در حال تنظیم رویکردهایی با معرفی نظرسنجی ها، می باشند. برای مثال، Microsoft South Africa، فهرست چرخشی از موضوعات مورد علاقه را حداقل یک بار در هفته اجرا می نماید و این به سطح بالایی از تعامل منجر شده است. یکی از آموخته های بزرگ از سال 2015 آن است که مصرف محتوا تغییر کرده است. مصرف کنندگان با درک اطلاعاتی بالا، در رسانه های اجتماعی فشار محصول کمتر، و در عوض سرگرمی و آموزش بیشتری می خواهند. محتوای تعاملی همچنین تعامل بیشتری ایجاد می کند. میکرو ویدئو، نظرسنجی ها و حتی GIFها، که توسط شرکت هایی مانند کوکا کولا استفاده می شوند، تعامل بیشتری ایجاد می نمایند، زیرا آن ها آموزش دهنده و سرگرم کننده هستند. مراقب این روند در سال 2016 باشید. آینده محتوای 2016، آینده ای تعاملی است.

5. تعریف تاثیرگذاران (influencers) تغییر خواهد کرد
تعریف هر تاثیر گذار و هر طرفدار تغییر خواهد کرد. بازگردیم به روزی که چیزی داشتیم به نام "اثر اپرا (Oprah effect)"، که افراد مشهور یا شبه مشهور محصولات را تایید می کردند و آن دسته از محصولات از قفسه پرواز می کردند. این مسئله قبل از انفجار رسانه های اجتماعی و آگاه تر شدن مردم بود. امروزه، مصرف کنندگان باهوش تفاوت بین یک برند مشهور که برای تایید یک محصول که به وضوح قابل استفاده نیست، پول پرداخت کرده است و کسی است که مشروع در مورد یک محصول صحبت می کند، را به طور کامل متوجه می شوند. یک شخصیت و یا رسانه مشهور با 100000 دنبال کننده (فالوور) برای یک برند، کم ارزش تر از 10 مصرف کننده هر کدام با 10000 دنبال کننده که طرفداران واقعی برند هستند، می باشد. همچنین باید این مسئله را نیز در نظر گرفت که بسیاری از مردم دو شخصیت متفاوت دارند – مثلا در روز تاجرند و در شب وبلاگ نویس. این به آن معنی است که رویکرد سنتی نسبت به یک "تاثیرگذار (influencer)" باید همراه با تعریف آن، تغییر نماید. شرکت ها همچنین به طور فزاینده ای بر روی کارکنان خود به عنوان تاثیرگذاران سرمایه گذاری نموده، و به تغذیه آنها با محتوا پرداخته و آنها را تشویق به این مسئله می نمایند.

6. نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
برندها به طور فزاینده ای انتظار دارند تیم های بازاریابی‌شان از مراکزی هزینه‌زا به مراکزی درآمدزا، به عنوان بخشی از تغییر به سوی بازاریابی درآمدی تبدیل شوند. حتی هزینه های نگهداری پلت فرم های "رایگان" مانند وبلاگ ها و رسانه های اجتماعی، واقعا رایگان نیست. زیرا زمان پول است (به قول ضرب المثل خودمان، وقت طلاست)، حتی در این پلت فرم ها، و دسترسی به محتوای خوب (و بد) به طور فزاینده ای به واسطه میزان وقت صرف شده رسانه ها تعیین می شود.

7. موجودیت برندها برای رسیدن به هدفی است
بسیاری از برندها از پلت فرم های خود به این منظور استفاده می کنند که به مشتریانشان، به ویژه نسل های هدف-محور هزاره سوم، نشان دهند که آن ها برای دلیلی بزرگ تر بوجود آمده اند. این مسئله نکته ای است که باعث می شود رسانه های اجتماعی و میکرو ویدئو با بشردوستی مصادف شوند. برای مثال، پپسی تصمیم گرفت که در Superbowl سرمایه گذاری نکند، بلکه به جای آن به تولید محتوای آنلاینی پرداخت که در آن مشتریان می توانستند برای دلایل خیریه رای دهند، و پپسی مبالغ حاصل از این صرفه جویی در هزینه های تبلیغات را به صندوقی که به همین علت راه اندازی شده بود واریز می کرد. پس از آن، کمپین "جهان خود را ارتقاء دهید" مایکروسافت برای شروع و راه اندازی ویندوز 10، بوجود آمد، که در آن به طرفداران فرصتی برای انجام کاری برای یک دلیل خوب داده شد. انسان دوستی اجتماعی یکی از رویکردهای برتر (تاپ) برای مراقبت در سال 2016 است.

8. sCommerce
sCommerce (صرفا به عنوان یک عبارت) جایی است که در آن رسانه های اجتماعی با تجارت الکترونیک مصادف می شوند. رسانه های اجتماعی به طور فزاینده ای به ارائه قابلیت "اکنون خرید نمائید" برای مشتریان، با یک تجربه خرید اجتماعی، پرداخته اند. Pinterest این قابلیت را ارائه نموده است، و همچنین کارت های توییتر به منظور فروش محصول از فروشگاه اینترنتی مایکروسافت در ماه دسامبر استفاده شد، که در آن فروشگاه تمامی محصول در کمتر از یک هفته به فروش رسید. همکاری جهانی بزرگ تر بین فیس بوک و Shopify، نشان می دهد که می توان انتظار داشت این رویکرد در سال 2016 نیز باقی بماند.

9. سال شکلک ها (emoji)
خوشبختانه - یا متاسفانه – رویکرد ایجاد و یا طراحی از شکلک ها توسط برندها به عنوان بخشی از کمپین های آنها، وجود دارد. اسکایپ به تبلیغات قوی شکلک های محلی خود پرداخته، و کمپین های مبتنی بر شکلک را می توان در MTN و Coca-Cola دید. همجنین کمپانی شورلت به تازگی یک مطلب مطبوعاتی به زبان شکلک ها نوشته است.

10. شخصی سازی و مفید واقع شدن
برندها در تعامل خود با مشتریان، شخصی تر و مفیدتر خواهند شد. برای مثال، کمپانی کوکا کولا پیام تولد به مشتریان خود ارسال می نماید، و یا هتل هیلتون، رستوران هایی را به افرادی پیشنهاد می دهد که در رسانه های اجتماعی به دنبال جایی برای یک شب با غذاهای خوب می گردند. تست A/B از پیام ها به برندها اجازه خواهد داد تا قادر به انجام این شخصی سازی در مقیاسی وسیع تر از آن چه بیان شد باشند. شخصی سازی منجر به تجربه مشتری می شود، و تجربه مشتری، مرز اجتماعی و دیجیتال جدید در سال 2016 می باشد. مراقب انجام بیش از حد این رویکرد در سال 2016 باشید!

منبع مرجع:  شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)

برگردان: گروه ترجمه شارا