شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- یکی از فجایع در روابط بین بین روابط عمومی ها و رسانه ها، عملکردهای زشت شرکت های به اصطلاح روابط عمومی است که برای نوشتن مطالبی در حمایت از یک مشتری به روزنامه ها باج می دهند.
برای مثال، اخبار موجود در روزنامه USA Today و NY Times نشان می دهد که یک قرارداد دستمزد در برابر کار میان یک شرکت روابط عمومی به نام The lewis Group و یک روزنامه نگار به نام Andry Lewis بسته شده بود، یعنی روزنامه نگار تکرو که برای نوشتن مقاله هایی در روزنامه بیرمنگام تایمز، ده هزار دلار دریافت کرده و با خاطر مجنون کردن سرمایه گذاران محاکمه شد.
اسوشیتدپرس همچنین گزارش می کند که شرکت lewis Group به یک کشیش محلی یعنی عالی جناب Herman Henderson پول داده تا کمک کند مبلغان سیاهپوست به دادگاه بیایند و سعی کنند نظر هیات منصفه را که اکثرا سیاهپوست هستند به نفع Scrushy تغییر بدهند.»
سردبیر روزنامه نیویورک تایمز، این قرارداد زشت را تا حدودی به صورت مضحک توصیف کرده است. وی در مورد پولی که به گزارشگر پرداخته شده اظهار بی اطلاعی کرده و وی را یک مقاله نویس اجتماعی می داند که روزنامه نگار و شهروندی نمونه بوده است. او می گوید: «اگر می دانستم که این زن جوان از کسی پولی دریافت کرده است، Scrushy را صدا می کردم و می گفتم می توانی برای خرید آگهی پول بسیار کمتری بپردازی.»
آیا اصل مطالب در این جا نهفته نیست؟
با از میان رفتن مرز موجود میان تبلیغات و روابط عمومی، حرفه ما ... ما فضا را نمی خریم و به روزنامه نگاران باج نمی دهیم. ما درگیر روابط پلیدی که در واژه هایی همچون «انجام» کار مربوط به روابط عمومی آمده نمی شویم.
هنینگر سخن خود را با نقل قول از موریس دیکستین (Morris Dickstein) از مرکز فارغ التحصیلان دانشگاه سیتی یونیورسیتی نیویورک ادامه می دهد که می گوید دنیای عکس روزنامه ها که به وسیله برنامه های کامپیوتری و شکل گیری اخبار تفسیری پیشرفت کرده، مانند اخبار شبانه ای است که به حوادثی همچون طوفان کاترینا رنگ و بوی بیشتری می بخشد. به گفته دیکستین، این دنیا همواره سر مرز دروغگویی قرار دارد. از این رو مردم به عنوان بخشی از ... زندگی خود با آن مدارا می کنند.
متاسفم به نظر من این یکی از گرفتاری های فوق العاده حرفه ما و همه بازاریان و شرکت هایی است که به آن ها خدمت می کنیم. نباید به عنوان رشوه خواران رسانه ها به ما نگاه کنند و نباید در طرح هایی شرکت کنیم که مانند دست بردن در تصاویر به عنوان افزایش تولید خبر تلقی می شوند. اگر رسانه ها از شما خواستند قوطی های کوکاکولا را در فیلم های قدیمی تلویزیون نشان دهید، این کار را بکنید. اما باید سرگرمی و اخبار با همدیگر فرقی داشته باشند.
باید سعی کنیم تا از رفتارهای نادرست دیگر جلوگیری کنیم. من در سراسر جهان به دنبال انجمن های اصلی روابط عمومی می گردم تا اعطای مجوز فعالیت به شرکت های روابط عمومی را در کشور خودشان مورد بررسی قرار دهند. مانند اعطای مجوز APR از سوی انجمن روابط عمومی آمریکا. این قبیل تلاش ها برای حصول اطمینان از رعایت استانداردهای شغلی، بسیار مطلوب است.
اما اگر بخواهیم CEOهای شرکت های روابط عمومی متعهد شدند که رفتار عملکرد مناسبی داشته باشند و پرداخت رشوه به گزارشگران را قدغن کرده و وضوح برنامه ریزی های انجام شده با کارشناسان گروه سوم را زیر نظر داشته باشند و مانع از این امر شوند که کمپانی ها رسانه ای، یک شرکت روابط عمومی با مجوز در خانواده داشته باشد، در این صورت باید بیشتر تلاش کنیم. این استانداردها باید قابل اجرا باشند و گروه این توانایی را داشته باشد که خطاکاران را اخراج کند تا علنا عذرخواهی کرده و درآمد مشکوک را به مشتری ستمدیده برگردانند.
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|