شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- نتایج پژوهش دکتر جان گاتمن و همکارانش در دانشگاه واشنگتن در مورد علل شکست خوردن زندگی زناشویی زوج ها آشکارا نشان می دهد، که چنین شکست هایی چهار دلیل عمده دارند. این نتایج چنان دقیق هستند که می توان با مشاهده آنها در روابط هر زوج، با قاطعیت گفت که به احتمال 93 درصد زندگی زناشویی آنها دوام نخواهد آورد. در عین حال این امر در مورد سایر روابط از خصوصی گرفته تا کاری نیز، مصداق دارد.
در ادامه به این چهار عامل اشاره می شود.
1- انتقاد
البته باید توجه داشت که در اینجا منظور از انتقاد، اظهارنظر و یا گونه های مختلف سخن گفتن برای بهبود نقاط ضعف، و یا ایجاد تغییرات مثبت در طرف مقابل نیست. بلکه به این مفهوم می باشد، که او را هدف حملات مخرب قرار داد. مثلا گفت این گزارشی که نوشته ای، وحشتناک است. بدترین شکل چنین انتقادی شخصیت طرف مقابل را هدف قرار می دهد. زیرا اگر او به ویژه در زمانی که تلاش می کند سازنده باشد هدف چنین انتقادی قرار بگیرد، در روحیه اش اثری بسیار بد و مخرب به جا می گذارد.
در عین حال بهترین روش انتقاد سازنده این است، که انسان در هر بار تنها بر موضوعی خاص تمرکز داشته باشد. به عبارت دیگر بدترین عملکرد این می باشد، که انسان همزمان طرف مقابل را به سبب چندین ویژگی و یا اشتباهش زیر رگبار انتقادهای مخرب گوناگون قرار دهد.
2- تحقیر و اهانت
تحقیر و اهانت یکی از بارزترین نشانه های احترام قائل نبودن برای طرف مقابل است. در عین حال باید دانست که تحقیر کردن و اهانت به دیگران، تنها لفظی و مستقیم نیست. بلکه می تواند در لفافه شوخی و یا حرکت هایی مانند چپ چپ نگاه کردن به طرف مقابل، خود را نشان دهد.
معمولا مردم از آن رو دیگران را هدف تحقیر و اهانت قرار می دهند، که یکی یا برخی از ویژگی هایشان را دوست ندارند. یا اینکه قبلا دوست داشته اند، اما به مرور زمان دیگر علاقه ای به آن ویژگی یا ویژگی ها ندارند.
بااینهمه آگاهان بر این باورند که باید به جای تحقیر و اهانت طرف مقابل، آرام آرام به سوی رفع سوء تفاهم گام برداشت. مثلا در ابتدا بر علائق و یا دیدگاه های مشترک، ولو کوچک، تمرکز کرد. چراکه حفظ روابط موجود حتی با کسانی که دیگر دوستشان نداریم، در درجه نخست برای خودمان بسیار سودمند است. این امر به ویژه در زمانی اهمیت بیشتری دارد، که طرف مقابل از اعضای خانواده باشد.
3- داشتن حالت تدافعی
نادیده گرفتن مسولیت ها، عذر و بهانه آوردن، به شکایت طرف مقابل با طرح شکایتی دیگر واکنش نشان دادن، و شکل های دیگر داشتن حالت تدافعی، مشکل ساز هستند. زیرا سبب می شوند، بگو و مگوها و مشاجره ها به نتیجه مناسب نرسند. چراکه داشتن چنین حالتی، تنها به اضطراب و تنش بیشتر دو طرف منجر می شود.
برای غلبه بر حالت تدافعی، انسان باید مشتاق شنیدن شکایت دیگران، آن هم همراه با دقت لازم و کافی باشد. حتی اگر دیدگاه خودش درباره مساله مورد بحث با طرف مقابل فرق داشته باشد. البته معنی و مفهوم این توصیه این نیست، که انسان باید درباره این مساله با دیگران موافقت کند. بلکه به این معنی و مفهوم می باشد که با گوش کردن دقیق به شکایت طرف مقابل از دیدگاه او آگاه شود، تا بتواند با کمک وی برای حل کشمکش راهی پیدا کند. در این میان تلاش برای حفظ آرامش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا وقتی انسان بفهمد چرا دیگران خشمگین و یا ناراحتند، یافتن راهی مشترک برای پایان دادن به وضعیت نامناسب بسیار ساده تر از این است، که بخواهد در برابرشان حالت تدافعی به خود بگیرد.
4- سد کردن راه هرگونه گفت و گو، ارتباط و همکاری
این سد کردن هنگامی پیش می آید که انسان با خودداری از پاسخ دادن به دیگران، راه هرگونه گفت و گو، ارتباط و همکاری را، ببندد. رفتار توأم با سکوت، دور بودن عاطفی و احساسی و یا نداشتن احساس، و نادیده گرفتن کامل طرف مقابل، از مهمترین مصادیق این عملکرد به شمار می روند. عملکردی که به سبب خشمگین تر و بدتر کردن طرف مقابل، از اینکه دو طرف بتوانند با کمک هم برای حل کشمکش راهی پیدا کنند، پیشگیری می نماید.
بهترین راه برای مقابله با این رفتار ناپسند، تمرین بحث کردن توأم با منطق و استدلال است. زیرا تنها از طریق چنین بحثی می توان از احساس یکدیگر آگاه شد، و به سوی تفاهمی منطقی گام برداشت. اما باید به یاد داشت که در اینگونه گفت و گوها، لازم است همواره در چشمان یکدیگر نگاه کرد. همچنین در موارد لازم با حرکت سر نشان داد، که داریم به حرف طرف مقابل گوش می دهیم، و… زیرا باید بدانیم تنها راه حفظ روابط این است، که چگونگی درست بحث کردن را یاد بگیریم، سپس روش درست را به کار ببندیم، تا بتوانیم کشمکش ها و نقطه نظرات مخالف یکدیگر را حل و فصل کنیم.
منبع: http://iranjavan.net
|