شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-||نویسنده| استفانی وارد |||مترجم|مریم میرعبدالحق|| برای تأمین نیازهای یک بازار رو به رشد بویژه بازاری جهانی و دیجیتالی شده، به طور مداوم نیاز به تغییر و تحول داریم. امروزه، با انقلاب دیگری روبرو هستیم که ضرورت دارد به عصر جدیدی از تحول دیجیتال با هدف آشنایی مصرف کنندگان با نام تجاری جهانی انجام شود. این بار، این موضوع به این معنی نیست که چه ابزاری را می توانیم به سبد خرید خود اضافه کنیم، یا اصلاً چیزی اضافه کنیم.
بلکه این موضوع درباره ادغام و پاکسازی آشفتگی فرآیندها، تیم ها و پیام هایی می باشد که نتیجه ده ها سال تغییر و نوآوری است. وقت آن است که تیم ها و همچنین روابط داخلی و خارجی ارتباط برقرار کنند تا پیام کلی یک برند را برای مصرف کنندگان شکل دهند.
در ابتدا تصور کنید ادغام ممکن است یک کار سنگین برای یک سازمان به نظر برسد، اما اثبات شده است که بیشتر از آنکه بر روی آن وقت و انرژی در جهت دستیابی به هدف خود صرف کنید، ارزش دارد. بیایید با بررسی این نکته شروع کنیم که ساختار داخلی یک سازمان و تأثیر آن چه معنایی دارد.
ما بارها و بارها جایی را دیده ایم که چندین تیم هنوز هم با یکدیگر کار می کنند اما جزئیات مهم در ارتباطات شخصی از بین می روند و استراتژی های تیم ها کاملاً بی طرف باقی می مانند. این باعث می شود همه تیم ها ناامید شوند و می تواند به یک مانع کلی در پیشرفت برای رسیدن به یک هدف نهایی منجر شود.
چرا؟ ساده است: اگر استراتژی و مراحل بعدی ارتباطات تیم های شما یکسان و یکسو نباشد، نمی توانید به هدف مشترک برسید. بازاریابی یکپارچه این مسئله را با ایجاد یک مسیر واحد برای رسیدن به هدف حل می کند. به جای اینکه مجبور شوید بین تیم ها به عقب و جلو بروید، سؤالاتی را بپرسید که ممکن است قبلاً توسط تیم دیگری پرسیده شده باشد یا اینکه نیاز به محوری در استراتژی داشته باشید. خلاصه اینکه، یک تیم + یک استراتژی = یک نتیجه نهایی قوی تر و کمک می کند تا پروژه ها را به جای عقب افتادن در مسیر نگه دارید.
با اینکه تمام این موارد ساده و کارآمد به نظر می رسد، این سؤال باقی می ماند که چگونه کارفرمایان می خواهند برای این تغییر ساختاری آماده شوند.
نگران نباشید، تیم های بازاریابی و روابط عمومی خود را با یکدیگر ترکیب کرده و عنوان جدیدی را به همه اعضا بدهید. کارگران برای تشکیل تیم های یکپارچه و فرآیندهای کاری باید مهارت های جدیدی را توسعه دهند. بازاریابان باید از شیوه ها و مهارت های روابط عمومی آگاه شوند و برعکس. و سازمان ها برای آن آماده شده اند.
پاتریشیا دوچن یکی از مؤسسین فوربس، در مقاله خود با عنوان تحول در محل کار، خاطرنشان کرد که در سه سال گذشته شرکتها ۸۴ میلیارد دلار برای رشد و آموزش کارمندان هزینه کرده اند که این رقم ۱۶ میلیارد دلار افزایش نسبت به دوره سه ساله گذشته است. این واقعیت که سازمانها شاهد تغییر در نیروی کار هستند و در حصول اطمینان از مهارت های کارکنان خود برای پیگیری این تغییر، تحریک آمیز عمل می کنند؛ به اندازه کافی شواهدی وجود دارد که ادغام به سادگی از بین نمی رود بلکه یک تغییر دائمی در ساختار نام های تجاری لازم است.
این حس جدید اعتماد به نفس در ادغام و تحویل کارهای یکپارچه در کار، اثری فراتر از دیوارهای دفتر دارد.
با وجود چندین پلتفرم رسانه های اجتماعی و رسانه های خبری که روزانه با تبلیغات بی شماری مصرف کنندگان را بمباران می کنند، دریافت پیام برند شما برای پیوستن به مشتریان پس از ارایه تبلیغات یا یک تویت، سخت تر و سخت تر می شود.
این موضوع به یک نقطه ورودی ضروری برای بازاریابی یکپارچه تبدیل می شود زیرا این امر به ساده تر کردن تبلیغات و پیام رسانی پیرامون یک برند دقیقا به گونه ای کمک می کند که فرایندهای داخلی ایجاد کمپین را ساده تر می کنند.
همانطور که توسط MMC Learning مشخص شد؛ شیوه های بازاریابی یکپارچه روابطی را که برندها قادر به ایجاد ارتباط با مشتریان خود هستند، تغییر شکل می دهند. آنها قوی تر و با ارزش تر می شوند زیرا مصرف کننده به جای ارایه پیام های متناقض که در نهایت آنها را دور می کند، یک تصویر و گفت و گو از یک برند را نشان می دهد.
این موضوع حتی به نوبه خود در فروش کلی یک برند نیز تأثیر مفیدی دارد. از آنجا که یک مصرف کننده از طریق پیوستن به همان پیام های کلیدی و تصاویر با یک برند اعتماد به نفس بیشتری به آن برند می دهد، احتمالاً از همان آغاز تا خرید مسیر خرید را دنبال می کنند. بنابراین کدام سازمان نمی خواهد چنین تغییری را ایجاد کند؟
نیروی کار تغییر می کند و بازاریابی یکپارچه در راس قرار دارد. تیم ها دیگر مسئولیت هدایت استراتژی ها و ابتکار عمل خود را نخواهند داشت. در عوض آنها وظیفه دارند با هم همکاری کنند تا یک برند را به حالت یکپارچه تر سوق دهند تا نه تنها در تحول داخلی یک شرکت بلکه در تجربه مشتری حاصل از آن نیز منعکس شوند.
هنگامی که سازمانها برای رشد مهارتهای کارمندان خود سرمایه گذاری می کنند، مشتریان می توانند از این مزایا استفاده کنند تا در نهایت بتوانند به برند و نه تنها به یک پیام اعتماد کنند یا دو موضع مخالف را در پیش بگیرد. بازاریابی یکپارچه نه تنها برای نیروی کار بلکه در روابط کلی نام های تجاری با مخاطبان خود به عنوان یک تحول ضروری عمل می کند.
منبع: www.publicrelationstoday.com
۶ سپتامبر ۲۰۱۹
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|