شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)-|| پر استرس ترین مشاغل دنیا آن هایی هستند که ذهن افراد را شدید درگیر خود کرده لحظه ای رهایشان نمی کنند. متاسفانه استرس بخش جدایی ناپذیر از زندگی ایشان شده است و شاید بتوان دلیل عمده آن را با مدرن شدن زندگی امروزی میزان استرس درون زندگی هر فرد با شفل وی ارتباط کاملا مستقل دارد. اگر به ده تا از پراسترس ترین مشاغل دنیا نگاهی بیندازیم به ترتیب مشاغل پرستل نظامی، آتش نشانی، خلبان هواپیما، مامور پلیس، هماهنگ کننده رویداد، خبرنگار، گوینده رادیو و تلویزیون، مسئول روابطعمومی و مامور ارشد شرکت و راننده تاکسی.
پس با نگاه کردن به ده مشاغل پر استرس دنیا و علاوه بر وظایف وابط عمومی: سخنگو بودن شرکت، هماهنگ کننده رویدادها را در نظر بگیریم باز هم روابطعمومی جزِ پر استرس ترین مشاغل در سازمان ها می باشد و حتی بالاتر از مدیر ارشد سازمان قرار دارد.
در این مقاله سعی شده ضمن تعریف و عوامل بوجود آورنده استرس و راههای پیشگیری از آن در روابطعمومی پرداخت:
اولین بار، در دهه1930 میلادی، واژه استرس توسط هانس سلیه، روانشناس معروف اتریشی که از اروپای مرکزی به کانادا مهاجرت کرده بود، مطرح گردید. وی این واژه انگلیسی را از فیزیک به عاریت گرفت. سلیه آزمایش هایی را در مورد جانوران انجام داد و دریافت که هر آنچه شرایط و مقتضیات محیطی بر روی جانوران اعمال می کنند نظیر گرم و سرد شدن بیش از حد دما یا یک وضعیت خطرناک و تهدید کننده، عکس العمل آنها یکسان خواهد بود. وی این عکس العملها را نشانه های سازگاری عمومی نامید و معتقد بود که نشانه های مشابهی نیز در مورد انسانها وجود دارد.
تعریف و اهمیت استرس
فشار عصبی که در اصطلاح علمی «استرس» نامیده می شود به وضعی گفته می شود که در آن بر عواطف و هیجانها و فرایندهای اندیشیدن و حالتهای بدنی انسان کشش و سنگینی وارد می آید. هنگامی که فشار عصبی بصورت مزمن و از اندازه بیرون باشد توانایی انسان در سازگاری با پیرامون، درخطر می افتد. «فشار عصبی» یک عبارت کلی است که همه گونه فشاری را که انسان در زندگی احساس می کند دربرمی گیرد. در دنیای کنونی استرس به عنوان یکی از آفات نیروی انسانی شناخته شده است. اثرات مخرب استرس بر زندگی فردی و اجتماعی کاملا مشهود بوده و کارکنان یکی از آسیب پذیرترین قشرها در برابر استرس هستند، همچنین استرس شغلی به عنوان یکی از موانع بهره وری در سازمانها مطرح است.
به همین دلیل در سالهای اخیر، استفاده از مفهوم استرس در روانشناسی مدیریت و رفتار سازمانی (علاوه بر روانشناسی و پزشکی) نیز متداول گردیده و به سبب رایج بودن آن در زندگی اجتماعی افراد، بخشی از مباحث سازمانی به استرس اختصاص یافته است. ارتقای بهداشت روانی محیط کار به عنوان یکی از مهمترین ابعاد توسعه و بهسازی منابع انسانی در سازمان ها (به عنوان عاملی برای شناخت عوامل استرس زا و ارائه راه حلهای پیشگیرانه یا درمانگر) در چند دهه اخیر توجه محققان زیادی را به خود جلب کرده است.
بخشی از عمده ترین عوامل استرس زا در روابطعمومی عبارتنداز:
الف) شرایط کاری:
روابطعمومی را می توان 7 در 24 نامید یعنی هفت رورز هفته و 24 ساعت روز درگیر و آماده باش بودن عواملی چون شرایط نامطلوب کاری، تندکارکردن، مشغله شدید فکری، ساعات زیاد کاری، پرکاری مفرط،تقدم رابطه بر ضابطه و ترجیح منافع فرد یا گروهی خاص بر سایرین و... مجموعا موجب اختلال در سلامت روانی می شود.
هیچکس تا کنون نفهمیده ست
ما چه شرح وظایفی داریم؟!
ما همه گوش سازمان هستیم
سازمانی که سخت ناشنواست
چشمهای اداره ای شده ایم
که اصولا همیشه سر به هواست!
ما به این سرنوشت دردآور
از بد حادثه دچار شدیم!
هر زمان که وزیر می آید
غمزه های خبرگزاری ها،
ناز بی انتهای مطبوعات،
عشوه های رسانه ی ملی
لال و ساکت شدیم تا که کند
فخر با رتبه ی نیاورده!
مجری "کنفرانس بیخبری"
شرحی از کارهای ناکرده!
ما فقط مجریان دستوریم
دست بردیم اگر که در آمار!
تا به آخر دروغ کتبی بود
هرچه گفتیم در "گزارش کار"!
هرکس از "سازمان" ما رنجید
رفت و از دست "ما" شکایت کرد!
هرکس انداخت سمت هرکس تیر
در نهایت به ما اصابت کرد!!!!
هرکه غفلت نمود و فنی خورد،
جای او "ما" به خاک افتادیم!
در زمان "بخور بخواب" همه
ما ز خواب و خوراک افتادیم!
طرح "آماده باش ساعت ده"!
وقت پخش خبر ز تلویزیون!
نشود پخش اگر جمال رییس
خود به خود زنگ میزند تلفن!
هرچه من داد میزنم اما
او صدای مرا نمیفهمد!
مو درآورده این زبان اما
حرفهای مرا نمیفهمد!
تعارض و ویژگی های شغلی
اگر شخص در محیط کار خود با وظایف یا نیازهایی مواجه شود که واقعا علاقه ای نسبت به انجام آنها نداشته و یا اینکه قبلا تصوری از انجام آن کارها در ذهن نداشته باشد در او حالتی ایجاد می شود که به آن تعارض شغلی می گویند. به عبارتی دیگر تعارض شغلی زمانی رخ می دهد که فرد مجبور می شود همزمان تن به مجموعه ای از الزامه ای شغلی بدهد که با یکدیگر مغایر و یا تحقق همزمان شان ناممکن است. متداولترین مورد در این زمینه هنگامی دیده می شود که فرد بین دو گروه مختلف که دو خواست و دو هدف متفاوت دارند، واقع شود و به دو سو کشیده شود و یا در شرایطی قرار گیرد که بین خواسته ها و انتظاراتی که از وی می رود تعارض وجود داشته باشد. افرادی که در روابطعمومی بیشتر از بقیه در معرض این فشارها قرار داشته و آسیب پذیرترند.
توی شهری که شهر بی خبری ست
از قضا ما "خبرنگار" شدیم!
گاه عکاس و فیلمبرداریم،
گاه هم "آبدارچی" هستیم
در پراکندگی مهمانان
طبق دستور "جارچی" هستیم!
در نبود بلندگو، گاهی
بین برنامه ها خروس شدیم
توی آیین افتتاحیه ها
خواهر کوچک عروس شدیم!
سایش قند بر سر مافوق!
کار حساس "بستن روبان"
فندک و نفت و منقل و اسپند
قیچی و تور و سینی و قرآن!
اخم با ما کنند در جلسات
نیست لب سوز و داغ اگر چایی
نسبتی مستقیم با ما داشت
سطح کیفیت پذیرایی!
گاه تاخیر میکند "قاری"
گاه "مداح" دیر می آید
میشود روزگارمان تیره
در بزنگاه پوشش جلسات!
باز "مجرم" به هر بهانه شدیم
خیرمقدم به دیگران گفتند،
"ما" بدهکار چاپخانه شدیم!
زوزه ی میکروفن، سقوط بنر،
بیکران است "بدبیاری" ما!
حربه ای بوده توی دست مدیر
قلع و قمع اضافه کاری ما!
در تدابیر حوزهی کاری
درصد اختیار ما "صفر" است!
اختیاری نداشتیم از خویش!
"چون زبان ریز آن پری روییم"
هرچه او گفت پاسخش "چشم" است
"هرچه دلخواه اوست میگوییم"!
مسئولیت:
قبول یا واگذاری مسئولیت موجب استرس است، بالاخص آنکه با اختیارات مربوطه هم تناسبی نداشته باشد و به نحو چشمگیری به افسردگی، اضطراب و روان پریشی منجر می شود. هرچه میزان مسئولیت فرد در مقابل دیگران بیشتر شود، باید دقت و زمان بیشتری را در واکنش و برخورد با سایرین صرف کند که به همان نسبت استرس نیز بیشتر خواهد شد. ولی عدم نیروهای کافی و کار آمد در روابطعمومی استرس بر مسئول روابطعمومی مضاعف می نماید.
روابط با مافوق:
احتمالا به چشمهای رییس
شاغلام و غلومی آمدهایم!
پست خالی نبوده، پس ناچار
به روابطعمومی آمده ایم!
در بسیاری از ساختارهای سازمانی، مشاهده میشود که روابط عمومی به عنوان یک واحد فرعیامور اداری یا امور خدماتی منظور شده است که در این صورت روابط عمومی نمیتواند جایگاه و نقشراهبردی داشته باشد، زیرا طبیعت شرایط احراز شغل مسئول روابط عمومی حتی از شرایط احراز شغلمدیر اداری پایینتر است.
در سازمانهایی که واحد روابط عمومی در جدول سازمانی بلافاصله زیر نظر مدیر عالی سازمان قرار دارد نشان دهنده توجه به روابط عمومی به عنوان یک عنصر راهبردی است.
در بسیاری از موارد، روابط عمومی عملا نقش راهبردی خود را در سازمان ایفا نمیکند. این مشکل ازدو جهت ناشی میشود:
1. عدم اطلاع کافی مدیران ارشد از نقش و اهمیت روابط عمومی به عنوان یک عنصر کمککننده به طرحریزیهای استراتژیک و زمینهسازی تصمیمات، اجرا و ارزیابی عملکردبرنامههای راهبردی سازمان.
2. قرار ندادن افرادی با دانش و بینش و منش لازم در چنین جایگاه سازمانی که بتواند سازمان رادر اعمال مدیریت راهبردی یاری کند. در این صورت است که روابط عمومی فقط میتواندمراسم و جشنها را ترتیب دهد و پرچم به دور دیوار سازمان بزند.
روابط با زیردستان:
با توجه به کارکنان تخصصی در حوزه روابطعمومی خصوصا در سازمان های فنی و ارجاع افراد غیر تخصص این حوزه به روابطعمومی باعث می شود بار اصلی روابطعمومی روی دوش مسئول سنگینی کرده و استرس را دو چندان نماید. دعوت به تقسیم کار و مشارکت می تواند در برخی از مدیران موجب بروز استرس از جمله احساس تنفر و اضطراب گردد. برخی از عوامل در بروز این پدیده سهیم هستند که مهمترین آنها عبارتند از: ناهماهنگی و ناهمسانی توانائی های فرد با توقعاتی که از او می رود؛ ممکن است وی در معرض تعارض روانی قرار گیرد، مثلا: هم در جزیی ترین کارها دخالت کند و هم انتظار مشارکت و تقسیم کار داشته باشد؛ ممکن است زیردستان و افرادی که او ریاست آنها را عهده دار است از همکاری و مشارکت در امور خودداری کنند.
خطاها و اشتباهات کاری:
شاید بزرگترین هزینه ای که بر اثر استرس شغلی پدید می آید و محاسبه آن نیز از همه دشوارتر است، خسارتهایی است که در نتیجه اشتباه کارکنانی رخ می دهد که به کارهای حساسی اشتغال دارند. اگر درروابطعمومی یک اشتباه رخ دهد ممکن است سازمانی را به سقوط بکشاند و اعتبار چند ساله آنرا نابود سازد البته ترس از اشتباه و برخورد نامعقول کارفرما یا مدیریت (بعنوان یک نوع استرس) خود موجب تکرار و بروز اشتباهات بیشتر و به مراتب بزرگتر می شود در حالیکه برخورد منطقی و حکیمانه با اشتباهات ناشی از استرس شغلی، خود موجب درس گرفتن و موفقیت روزافزون در حرفه مربوطه می گردد.
منقول است که پیتردراکر می گوید: «کسی که شایسته تر است، اشتباهات بیشتری را مرتکب می شود، چون می کوشد کارهای جدید بیشتری انجام دهد. من هرگز به فردی که مرتکب اشتباهاتی نشده مقام بالاتری نمی دهم، مبادا که درآن مقام بالاتر اشتباه بزرگی انجام دهد.»
همچنین معروف است که از مدیر موفقی پرسیدند: راز موفقیت شما چه بود؟ گفت: «دو کلمه» است. «تصمیمهای درست»، پرسیدند: شما چگونه تصمیم های درست گرفتید؟ گفت: پاسخ «یک کلمه» است! «تجربه»، پرسیدند: شما چگونه تجربه اندوزی کردید؟ گفت: پاسخ «دو کلمه» است! «تصمیم های اشتباه».
تکنولوژی:
گسترش تکنولوژی در سیمای بهره گیری از فن آوریهایی نظیر: کامپیوتر، تلفن همراه، دستگاه فکس و اینترنت، فضای مجازی باعث افزایش سرعت و دقت شده است. از اینرو کارفرمایان انتظار دارند تا کارمندان با استفاده از این امکانات، خلاقیت، سودمندی و لیاقت خود را بیش از پیش افزایش دهند. بنابر این فشار روی کارکنان، به منظور انجام به موقع و بی نقص کارها به طور طبیعی زیاد میشود. به منظور برخورداری از هوشیاری دائمی، باید استرس بی حد و اندازهای را تحمل کنند.
از سوی دیگر مسئله همسو شدن با پیشرفتهای تکنولوژیکی مطرح میشود و کارکنان مجبور هستند کاربرد نرم افزارهای متعدد را در مدت زمان بسیار کوتاهی فرا گرفته و آن را کاربردی سازند و یا از منظری دیگر تکنولوژی می تواند به ابزاری برای تحت نظر قرار گرفتن مداوم افراد بدل شود که این مطلب خود یکی از عوامل موثر برای ایجاد استرس شغلی به شمار میرود.
عدم اختصاص بودجه شفاف
عدم آشنایی مدیران مالی با وظایف روابطعمومی و صرفا در حد جند تا پرجم زدن، و دنبال کاری که به سرعت نتیجه داده و یا بصورت کمی بشود آن را گزارش داد و با نگاهی به وظایف روابطعمومی و کارهای فرهنگی نتیجه آن کیفی و دراز مدت خواهد بود ولی متاسفانه بودجه شفاف به روابطعمومی اختصاص داده نمی شود و برای هر وظیفه ای باید چند روز وقت یک مسئول روابطعمومی با چانه زنی و تحمل استرس زیاد انجام شود و این باعث استرس و عدم کارها در وقت مناسب و با کیفیت نامناسب همراه خواهد شد.
شاعر خیلی زیبا می فرماید:
بودجه وقتی که میشود تقسیم
مبلغ اعتبار ما "صفر" است
این تناقض هنوز حل نشده ست:
"خرج بسیار" و "کیسه ی خالی"!
دم به ساعت همیشه درگیریم
با "مدیر اداری و مالی"!
گر که "فوری" ست نامه ات، فورا
برو با دست خویش پستش کن!
هرکسی گند میزند هرجا،
تو برو زودتر درستش کن!
گر شود هرکجای کار ، خراب
مشکل کار سطح هوش من است
پول در دست دیگری، اما-
همه ی خرج روی دوش من است
خصوصیات فردی
استرس ها به خصوصیات افراد نیز بستگی دارند. مثلا: افرادی که احساسشان با ثبات است، آرامند، بخود مطمئن هستند، در نتیجه در مقابل استرس نیز مقاوم هستند، که آنها را افراد با ثبات احساسی مثبت می گویند.
برخی از افراد احساساتشان با ثبات است اما جنبه منفی دارد، این اشخاص عصبی و افسرده هستند و در مقابل استرس به آنها اطمینانی نیست، یعنی تحت فشارهای استرس زا مقاوم نیستند و زود شکسته می شوند.
بطور کلی فردی که ثبات احساسی مثبت دارد تحمل استرس را دارد و فردی که ثبات احساسی منفی دارد تحمل استرس را ندارد.
همچنین تیپ شخصیت هایی که دارای خصوصیاتی همچون انجام کارها با سرعت زیاد، شتابزدگی، انجام چند کار در یک زمان، کنار نیامدن با اوقات فراغت، سر و کار با اعداد و موارد مشابه را دارند نیز مستعد استرس بالا هستند.)
سایر عوامل:
البته عواملی متعدد و متنوعی به بطور مستقیم یا غیر مستقیم ایجاد کننده استرس بوده و بر عملکرد افراد تاثیر می گذارند که اشاره به تمامی آنها خارج از این بحث خواهد بود و در این مقال نمی گنجد. عواملی همچون: نحوه ارزیابی عملکرد کارکنان، فقدان بازخورد از عملکرد، عدم امنیت شغلی، قطع برخی مزایا و پاداش های شغلی و وجود مشکلات مالی فرد، عدم پایبندی مدیریت نسبت به تعهدات خود، شکاف معنوی میان مدیران و کارکنان و بروز شایعات منفی، تبعیض و ناکامی ها، عدم ارتباط میان خانه و محل کار، رقابت های ناسالم، همجواری (تراکم) کاری، کمبود وقت، سایر عوامل فیزیکی و ...)
راهکارهای کاهش استرس در روابطعمومی
همانطور که در عوامل بوجود آورنده استرس اشاره شد و باید به خاطر داشته باشیم هیچ فهرستی دراین زمینه جامع و مانع نیست. از سوی دیگر ممکن است فشارهای زندگی و شخصی یا محیط شغلی، نتوانیم استرس های درستی تشخیص داده و تفکیک کرده و سهم هریک را برآورد سازیم ولی با ارائه چندین راه و برنامه ریزی برای کاهش استرس در روابطعمومی می پردازیم.
- در نظر گرفتن جایگاهی مناسب در ساختار روابطعمومی و شرایط احراز شغلی مناسب با مدیران ارشد سازمان
- حمایت مدیرارشد سازمان از تصمیمات روابطعمومی
- دخالت روابطعمومی در طرح ریزی ها و تصمیمات راهبردی سازمان
- تعیین چارت سازمانی مناسب و چینش نیروهای متخصص
- تعیین بودجه شفاف و کافی جهت فعالیت های روابطعمومی
- برگزاری های دوره های آموزشی با نیازهای روز روابطعمومی بطور مستمر
- ایجاد فرصت های برابر کارکنان روابطعمومی با سایر کارکنان
- انجام فعالیت های ورزشی منظم و مستمر
- حضور زودتر حداقل 15دقیقه قبل از وقت کاری در محل کار
- عدم اعتماد کافی به حافظه و یاداشت کردن هر مطلبی
- برنامه ریزی برای زندگی شخصی و کاری و همیشه سعی کنید فراتر از برنامه حرکت کنید.
- اگر کاری را نمی توانید به موقوع انجام دهید قول آن را ندهید و به هر تقاضای بله نگوید.
- خود خوری نکنید و مشکلات و مسائل خود را دردرون خود نریزید و با یک مشاور بازگو کنید.
- هر روز عصربرنامه های فردا را اولویت بندی کنید و برای آنها مهات تعیین کنید.
منابع
- www.fala.ir
- www.shara.ir
- www.amirfoeati.blogfa.com
|